پرش به محتوا

برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۷۳۴

از ویکی‌نبشته
در نمونه‌خوانیِ این برگ مشکلی وجود دارد.

ومقداری از حرکت را که در مقداری از ماده واقع می شود کار (۲) می تونیم ، مثلا اگر کسی به جسم بك متى را يك متر بلند کند يا يك جسم يك منى راندو متر بلند کند، در برابر اول کار کرده است و اگر متی را در متر بلند کند چهار باید برابر اول کار کرده است ، او هم چنین کسی که کاری به این معنی که گفتیم انجام می دهد ، البته باید قدرتی بر آن کار داشته باشد ، یعنی مایه ای در وجودش باشد که بتواند چنان کاری را صورت بده . این مایه و نیرویی را که برای انجام کار لازم است و کارمایه » (۲) کارما به تنها در بدن مردم نیست جانوران اسب و کار را مثلا برای صورت دادن این در آلات و ادوات از ماشینها در نی م اختتات مان ت مختلف میشود دار ا . . . دا در کارها به و بیرونی که کاری انجام می دهید ناشی از یکی از قوای مهمتر است زیرا در طبیعت قوای مختلف نهاده شیر که منها وجود کارمایه میشود ، و آن را آنچه تا کنون دریافته ایم ، یکی فرم قل یعنی همان ان جاذبه است که درمان است، که سبب میشود که اجسام به سری زمین سقوط می کنند . و یکدیگر را جذب می نمایند دیگر جارت است که میدانیم که سید جماکت مشهد چنانکه چرکت اتومبیل و ما گونهای راه آهن ریچرها و ادوات کارخانه ها به نمارکی است که در خانه آنها تولید می کنیم مدیکر الکتر سیعه یا خود شهربانی ممنو قوت برف است، آرمیکر قوه مغناطیس یا آهن ربایی است وهمی نور بننی ورهنانی نه احداتکان مایه می کند ، چنانکه تاثیرش در عمل عکاسی نمایان است. ال -

کارمایه اخذات . استان ختلف مرکوری با -- -- Travail ((1) Force (1) Travail (1) FAL o teletupkrtcod - ار - (۳) کار ما یه لفظی است که این جالب برای ترجمه sharia جعل کرده ام ...

هب


–۱۸۵–