امور اجتماعی هم آرانی که اظهار کرده اند چندان طرف توجه نگردیده و به موقع عمل نیامده ، یا اگر آمده دوام نکرده و عمومیت نیافته و تأثیری در زندگانی مردم ننموده است ، از این رو ما به تفصیل آراء ایشان نمی پردازیم همین قدر گوشزد می کنیم ، که نام سه نفر از این اشخاص بیشتر از دیگران برده میشود ، یکی همان «سن سیمن»[۱] است که در احوال اگوست کنت به او اشاره کرده ایم ، و اصول مسلك او این بود که در قاعده توارث اموال را از میان مردم باید برداشت ، وهمه باید به وسیله اشتغال به کار معاش کنند ، ومشاغل و پیشه ها باید میان مردم موافق استعدادشان به تشخیص دولت تقسیم شود، وميزان مزد هر کس راهم دولت معین کند (ولادتش ۱٧٦٠ بود و در ۱۸۲۵ گذشت . )
یکی دیگر «فوریه»[۲] نام داشته است ، ۱۷۷۰ تا ۱۸۳۷) وعقيدة او این بود ، که هیئت های اجتماعیه باید كوچك باشد . و وسعت وجمعیت آنها باید فقط بقدری باشد که اعمال افراد هر هیئت حوائج آن هیئت را ازحیث امور معاش کاملا بر آورده کند و در این هیئت ها همه افراد شغلی را که مناسب حال خود می دانند به آزادی اختیار کنند .
فوریه جمعیت این هیئت ها را هزارو ششصد و بیست نفر معین کرده و آنها را «فالانژ»[۳] می نامید ، و محلی که برای این در جماعت می بایست تهیه کنند « فالانستر»[۴] خوانده اند . بعضی از پیروان او در آمريكا يك فالانستر تأسیس کردند ولی چندی بیش دایر نمانـد .
یکی دیگر « پرودن»[۵] (۱۸۰۹ تا ١٨٦٥) نام داشت و او اساس مدنیت را چنین می پنداشت که اشخاص به آزادی برای کار با یکدیگر مجتمع شوند . وغیر از آلات و ادوات کار سرمایه نقدی نداشته