طبقه بندی نموده و آنها را شش قسم قرار داده است از اینقرار:
۱- رياضيات . ۲- هیئت و نجوم ۰ ۳- طبيعي (فيزيك) . ٤- شیمی ۵- جان شناسی (معرفت حیات)[۱]. ۶- علم مدنیت (معرفت احوال هيئت اجتماعيه) والبته این تقسیم راجع به علوم نظری است، زیرا که منابع وفنون علمی از دایره فلسفه بیرون است ، هرچند ما به آنها از علوم نظری گرفته میشود ، و نیز فنونی که در آنها قاعده کلی استخراج نمیشود ، مانند : علم زبان و ادبیات و تاریخ و امثال آنها در اینجا منظور نظر نمی باشد.
اصلی که اگوست کنت در طبقه بندی علـوم در نظر داشته است اینست که ، علوم ساده و بسیط بر آنها که ترکیب و تفصیلشان بیشتر است مقدمند . چنانکه از عوارضی که موضوع علومند آنها که تفصیل وخصوصیت و ترکیب و اختلافشان بیشتر است، متکی بر عوارضی هستند که ساده تر و بسیط ترند و آنها را می توان تابع اینها دانست ؛ یعنی امور ساده و بسیط مبدا و مبنای امـور مرکب و مختلط میباشند و در یافتن آنها هم آسانتر است؛ پس علمی که از همه بسیط تر است برهمه مقدم است ، وهرعلمی حقایق ماقبل را می گیرد وحقایق دیگر بر آن می افزاید چنانکه می بینیم : ریاضیات متکی برهیچ علم دیگر نیستند و موضوعانشان ساده ترین امور است ، وهمه علـوم دیگر محتاج به معلومات ریاضی می باشند و علم نجوم وطبیعی در واقع همان معلومات ریاضی است که در جسم به کار برده شود ، وشیمی را می توان فصلی از فيزيك دانست ، وجان شناسی یعنی معرفت حیات هم وجهی از شیمی وفيزيك است ، وعلم مدنیت یعنی چگونگی زندگانی اجتماعی و جهی از معرفت حیات می باشد . و در واقع علوم همه شاخه های يك تنه هستند، و بنابراین به عقیده اگوست کنت می توان گفت : سراسر جهـان ساختمانی است از اجسام در تحت قواعد رياضي، وعلومی که نام بردیم جامع همه معلوماتند ، و ترتیب پس و پیش آنها هم چنانست که بر شمردیم اما این ترتیب ، نظر به پیش آمد طبیعی و زمانی است .
- ↑ Biologie