بگویند خواست خدا اینست که ترياك خواب بیاورد ، همین که به مرحله فلسفی میرسند می گویند . علتش اینست که ترياك قوة تخدیر دارد ، و به این بیان گمان می کنند حقیقت را دریافته اند ، اما کسی که در مرحله علمی و تحققی است می گوید : علتش را نمی دانم همین قدر تأثير ترياك را به مشاهده و تجربه در می آورم ، و با اموردیگر از این نوع میسنجم و قاعده کلی می گیرم.
لفظ اروپایی که ما آن را «تحققی» ترجمه کرده ایم[۱] و تحقیقی هم شاید بتوان گفت چندین معنی در بردارد ، یکی اینکه موضوعش أمور محقق است ، یعنی امور مشهود محسوس که وجود آنها منوط به فرض وخيال نباشد ، دیگر اینکه بحث آن برای زندگانی سودی می بخشد وقيل وقال بيحاصل نیست ، دیگر اینکه مباحث آن محقق و مسلم است و محل اختلاف وشبهه وتشكيك نيست ، و نیز روشن و مصرح و مشخص است رابهام واجمال ندارد ، دیگر اینکه مثبت است و در مقام نفی اموری که محل اختلاف است نمی باشد ومفاهيم و تصوراتی را که در مرحله رباتی و فلسفی به ذهن مردم جلوه گر شده رد نمی کند وذات باری یا جوهر مادی یا مجـرد و نفس و امثال آنها را منکر نمیشود ، فقط می گوید ، چون نمی توانم آنها را محقق کنم موضوع بحث قرار نمیدهم .
باری ، درهريك ازمراحل سه گانه نوعی از فلسفه ساخته می شود که متناسب با آن مرحله است. در مرحله نخستین فلسفه دینی وربانی است ، در مرحله دوم فلسفة ما بعد الطبیعه است ، در مرحله سوم فلسفه علمی و تحققی است . تاریخ تمدن به ما می نماید که دور: فلسفه رباني وفلسفة ما بعدا لطبيعه پیموده شده ، وامروز دیگر اذهان و افکار به آنها قانع نیست و فلسفه تحققی را اقتضا می کند ، و آن هنوز ساخته نشده است و از این دو است که احوال مردم پریشان گردیده و سرگردانی روی نموده ، و در افکار هرج و مرج دست داده و جامعه سستی گرفته است.
- ↑ Positif