یکی از مظاهر امر معقول است زیبا است ، اگرچه در حال جمادی باشد . اما گیاه چون ممانی که شرط زیبایی دانستیم در آن بیشتر موجود است زیباتر است ، و از آن زیباتر جا نور است چون با داشتن آن شرایط استقلالش هم بیشتر است ، و انسان که هم شرایط وحدت و هم استقلال بیشتر از موجودات دیگر است از همه زیباتر است ولیکن انسان هم چون جسم است نمی تواند بکلی از رنگ تعلق آزاد باشد ، و آزادی مطلق شایسته روح یا عقل است که زیبائیش در بالاترین درجه است .
انسان این قوه وقريحه را دارد که معنی و امر معقول[۱] را به صورت زیبائی محسوس درمی آورد ، و این عمل صنعت پاهنر است. آثار هنری انسان جسم پاتن یا ماده یا صورتی[۲] داردامری است بیرونی و کثرت را متحقق میسازد ، وروح يا معنی یا مضمونی دارد که امری درونی است ووحدت را تحقق میدهد ، معنایی که در صورت مصنوع جلوه گر باید بشود آنست که کمال مطلوب[۳] صنعت می نامند ، و آن بالذات مطلوب است وغایت است ، نه طريق وصول به غایت ، زیرا که باید مستقل و بی نیاز باشد.
هگل برسبیل عادت خود در صنعت هم سه مرتبه قائل شده است. یکی صنعت شرقی ( چینی و هندی ) که دراو ماده غلبه دارد ، و معنی درار ضعیف و به کنایه[۴] است، دوم صنعت یونانی و رومی ، که معنی در او ظاهر: آشکار است (صنعت ایرانی قدیم میانه صنعت شرقی وصنعت یونانی است ) سوم صنعت جدید ، که در آن معنی بر صورت غلبه دارد . انواع صنعت را هم به ترتیب اطافت مـواد چنین شماره . می کند ، نخست صنعت ساختمان[۵] که در او سنگ و گل و مانند