برابر نهاده با هم نهاده شوند و مراتب وجود را بپیمایند همچنان که در منطق وجود بحث بسيط مبدأ گرفته شد ، و جمع شدنش با عدم کون را صورت داد در فلسفه طبیعت فضا یعنی بعدمجرد مبدأ واقع شده و با زمان جمع گردیده حرکت و ساده را صورت میدهد و جاذبه عمومی عالم درماده انفراد را متحقق می سازد واجرام آسمانی تشکیل می یابد که کره زمین یکی از آنها است ، واین هیئت نظام اجرام علوی مقدمه و نمونه هیئت اجتماع افراد بشری است. به عقیده هگل ستارگان دور دست در عالم وجود ، مرتبه ای عالی ندارند دستگاه نظام خورشیدی اصل است ، و در این دستگاه هم هر چند خورشید مرکز است و لیکن اومرکز جسمانی است ، و مرکز روحانی همانا کره زمین است که مسکن انسان واقع شده ، از آن رو که عقل وشعور در انسان قرار گرفته است .
هیئت نظام اجرام آسمانی همان مرحله دستگاه ماشینی است که تابع جذب ودفع و حرکت می باشد ، از آن مرحله که ترقی دست داد حله فیزیکی و شیمیایی می رسد که قوای مختلف نور وحرارت و الكتريسيته و فعل و انفعالات درونی شیمیایی به کار می افتند وازاین مرتبه هم که بالا رفت به مرحله ای می رسد که مرتبه ناقصش گیـاه است ومرتبة كاملش حیوان و این سیر عقل است در عالم ماده .
تحقیقات هکل در فلسفه طبیعت از اقسام دیگر تحقیقاتش کمتر طرف توجه است ، و نقص و عبیش بیشتر ، زیرا او هم مانند فیلسوفان پیشین خواسته است با معلومات ناقص زمان خود به خیال بافی ، حقیقت عالم خلقت را معلوم کند در از جهان را بگشاید. و حال آنکه راز جهان اگر گشودنی باشد پس از آن خواهد بود که تفحص کنندگان به مشاهده مشاهده و تجربه اسرار طبیعت را یکان یکان کشف کنند. رهگل هم این اشتباه را کرده است که هرچند از ترقیات علم در ظرف سیصد سال گذشته استفاده نموده متنبه نشده است که معلومات هنوز بسیار ناقص است و کافی نیست، برای اینکه فیلسوف نظر قطعی اتخاذ کند ایراد بزرگی که به هگل وارداست اینست که او می بایست بر طبق