است،رازهمه معروف ترش و فرهنگ فلسفی[۱] نام دارد. مراسلاتی هم که به اشخاص نوشته و مجموعه آنها کتاب کلانی است محتوی فواید بسیار می باشد و خواندنی است .
***
ولتر را که حکیم میخوانیم ، از آن نیست که در فلسفه رای و نظر بدیمی مخصوص خود دارد ، بلکه شیوه خاصی داشته است که بر گفته های پیشینیان زبان به خرده گیری گشوده ومخصوصا با خرافات و عقاید سخیف مبارزه نموده ، و برای هشیار ساختن مردم برعقاید غلط وزشتی آداب وعادات ناپسند مجاهده کرده است ، در واقع مبلغ و ناشر افکار و یکی از مربیان عالم انسانیت است. جدا طرفدار حق و بود ، و در پافشاری از رفع ظلم وستم خودداری نمی کرد . به روشنائی علم ومضرات جهل ولزوم فراهم ساختن موجبات ترقی ولواز آدمیت صمیمانه معتقد بود، و در بیان مطالب حسن تعبیر و نکته سنجی و بذله گوییهایی داشت که سخنش بسیار دلپذیر میشد ، راو از کسانی است که معارف را از گوشه های انزوا به در آورده ، و به دسترس عامه گذاشته و از این رو وجودش در تربیت مردم تأثیر کلی داشته است.
ولت را به کفر و الحاد معروف کرده اند ، و گمراه کنند: خلق عدالت خوانده اند ، و شك نيست که او با دین و مذهب عناد ورزیده است . ولیکن علت اصلی اینست ، که او با عقایدی که اولیای دین مسیحی مخصوصا کاتولیکها برمردم الزام می کردند ، مخالف بوده است . پیش از این گفته ایم که بنیاد دین مسیحیان براین است که وقتی که خدا آدم و حوا را خلق فرمود آنها مقام قدس داشتند ، پس از آنکه آدم نسبت به فرمان پروردگار عصیان ورزید ، و از درگاه خداوند رانده شد ، ذريه ارمقام قدس را فاقد ويكسره هالك شدند ، و دیگر برای فرزندان آدم نجات اخروی میسر نیست ، مگر اینکه به حضرت عیسی راصل شود که اوفرزند یگانه خدا بود و برای همین مقصود به صورت
بشر به دنیا آمده ، نجات بنی آدم را به خون خود خرید و واصل شدن
- ↑ Dictionnaire Philosophique