قابل تقسیم است؟ و آیا جسم بر روح تأثیر دارد ومیان آنها فعل و انفعالی هست؟ و آیا ماده قدیم است یا حادث است؟ و از عدم به وجود آمده است؛ و آیا معاد حقیقت دارد یا ندارد؟ راگر حقیقت دارد جسمانی است یا روحانی؟ و نیز به واسطه این فلسفه روحانی بسیاری از مفاسد مرتفع می گردد، مذهبهای فاسد مادی بیموضوع و انکار روح بیمعنی می شود، شرك ربت پرستی یا انکارصانع ربیدینی از میان می رود، و همچنین بسیاری چیز های دیگر که شرح آنها ضرورت ندارد.
بخش دوم
هیوم و حکمای دیگر انگلیس سنه هیجدهم
«دوید هیوم»[۱] از مردم اسکاتلند در سال ۱۷۱۱ به گیتی آمد، واز آغاز جوانی بلکه از کود کی آثار دانشمندی در او هویدا بود. خانواده اش او را برای داخل شدن در حوزه قضائی تربیت می کردند: اما رغبت به آن کار نکرد . خواست به کسب و تجارت بپردازد با طبعش ساز کار نبود . سفری به فرانسه رفت و در گوشه ای به کارهای علمی مشغول شد و تصنیفی را که از مهمترین آثار فلسفی او است و کتاب «در طبیعت انسان»[۲] نام دارد در بیست وهشت سالگی منتش ساخت ، و آن امروز از کتابهای نامی بشمار می رود، ولیکن آن زمان محل اعتنا نشد . بعدها هیوم عقاید فلسفی خودرا به صورتهای دیگر و به نامهای دیگر منتشر نمود ، وبیشتر طرف توجه شد.
باری چندی پس از انتشار کتاب «طبیعت انسان، از فرانسه به میهن بازگشت وزندگانی ساده ای برای خود ترتیب داد، وچندسالی مشغول تألیفی در تاریخ انگلستان بود ، و آن کتاب او را در ردیف