میکرد دچار عقبات شد و چندین سال از عمر خود را در زندان گذرانید
دیگر «ریمن لول»[۱] میباشد که او نیز مردی متبحر بود، و لیکن مدتی از روزگار خود را مصروف بر این داشت که مقولات و اجناس و انواع را فهرست کرده، وجوه ترکیب و تلفیق آنها را جمع نموده، دایرهها و جدولها بسازد، که به مقارنهٔ آنها موضوعها و محمولهای مختلف مقابل یکدیگر قرار گرفته، انواع قضایا ترکیب کند و قیاسها صورت پذیر شود، یعنی ترتیب قیاس برهانی را به صورت ماشین در آورد تا شخص محتاج به فکر نباشد همچنانکه امروز از ارقام و اعداد جدولهائی ترتیب دادهاند که بی محاسبه جمع و تفریق و ضرب و تقسیم میکنند و آنها را ماشین محاسبه مینامند.
دیگر از دانشمندان آن دوره «دنس اسکوتس»[۲] انگلیسی است، و او در بسیاری از مسائل با نظر طماس مخالفت کرده، و در مقابل او اظهار وجود نموده است، چنانکه معتقد بود که فلسفه خادم دیانت نیست بلکه دیانت باید تابع تعقل باشد، و احکام عقل معتبرتر از ظاهر عبارت تورات و انجیل است، ولیکن بسیاری از مسائل الهیات هم به برهان در نمی آید و بنابر این حکمت الهی علم نیست و در آن مسائل چاره جز توسل به ایمان نداریم.
به عقیدهٔ دنس اسکوتس افعال الهی و اعمال انسان چنانکه طماس گمان میکرد محکوم عقل نیست، بلکه مشیت خدا و ارادهٔ دنس اسکوتس انسان مطلقاً آزاد میباشد و هیچ نوع قید و بندی ندارد، و ایجاد مخلوقات و عالم برای او ضروری نیست، اختیاری است. و قاعده و اصل همان امری است که مشیت بر او قرار گیرد، یعنی هر امری که مشیت الهی بر او تعلق یابد حق است و نیکو است. نه این که چون حق و نیکو است مشیت بر او قرار میگیرد، و چون انسان فاعل مختار است هلاک و نجاتش به اعمال و تقوای او بیشتر