برگه:Sage-velgard.pdf/۸۸

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۹۱
تخت ابونصر

تغییرﺍتی وجود دﺍرد. منهم تاکنون بهمین عقیده باقی بودم. ولی مطابق ﺍین سند معلوم میشود هر مردی که میمرده زنهایش رﺍ با ﺍو زنده چال میکرده‌اند تا در ﺁن دنیا همدم ﺍو باشند. ﺍین ﺍعتقاد در نزد ملل قدیم وجود دﺍشته ﺍست.

«از طرف دیگر چنانکه همه‌مان ملاحظه کردیم، دهن مومیائی ﺁلوده بچیزی شبیه خون خشک شده ﺍست. طبق عقاید عامه ﺍگر مرده‌ﺍی کفن رﺍ بدندﺍن بگیرد، بین زندگان مرگ و میر میافتد. برﺍی دفع بلا، باید در قبرستانها کاوش بکنند و بعد ﺍز ﺁنکه مردهٔ خونخوﺍر رﺍ پیدﺍ کردند، سرش رﺍ بیک ضربت ﺍز تن جدﺍ بکنند در متن کاغذ پوستی نوشته شده که: «خون ما خورﺍک مرده بشود.» ‬حاﻻ من نمیخوﺍ‌هم دﺍخل در جزئیات عقاید عامه بشوم، ﺍما چیزی که مهم ﺍست ما در ﺍینجا یک سند حقیقی و تاریخی در دست دﺍریم. ﺁیا سیمویه در حالت موت کاذب ﺍز خون زنهای خود تغذیه میکرده! ﺁیا ﺍین خورﺍک برﺍی چندین صد سال یکنفر کافی ﺍست؟ یا ﺍینکه درین حالت پس ﺍز مدتی دیگر ﺍحتیاج به خورﺍک ندﺍرند. من ﺍعتقادی به خرﺍفات ندﺍرم ولی در بی‌اعتقادی خودم هم متعصب نیستم، فقط در عقاید ﺁن زمان کنجکاو شده‌ﺍم. صرف نظر ﺍز موهومات و خرﺍفات، علوم ﺍمروزه باید هر حادثهٔ حسی و هر فنومنی رﺍ ﺍز شاخ و برگ‌هائی که به ﺁن بسته‌اند مجزﺍ کرده و در تحت مطالعهٔ دقیق قرﺍر دهد. ولی...

درین بین گورست که به ﺁ‌هنگ وﺍلسی سوت می‌زد،