از روزیکه سرکار اعلیحضرت پادشاهی سریر سلطنت و جهانبانی را بوُجود مسعود زیب و زینت دادهاند اولیای دولت علیّه در آبادی ممالک محروسه عُموماً و دارالخلافه طهران خُصوصاً سعی و اهتمام دارند جناب اتابک اعظم امیرکبیر در دارالخلافه طهران یک ماه از عید نوروز سنه ایت ئیل کذشته از خود بنای کاروانسرا و بازاری کُذاشتند که کاروانسرای آن موسوم بسرای اتابکیّه و مشتمل است بر سیصد و سی و شش حُجره تحتانی و فوقانی از سه راسته بازار که دکّاکین متعدّده بسیار دارند بکاروانسرای مزبُور راه است بازارها در ماه مبارک رمضان تمام شده و اصناف از آنوقت نشستهاند در کمال خُوبی و آبادانیست کاروانسرا هم تا اوّل حُوت تمام شُد که در روز دوشنبه بیست و دویّم که پنج روز از حُوت کُذشته تُجّار آمده حُجرات آنجا را کرفته نشستند و بقسمی این کاروانسرا خُوب ساخته شده است که تُجّار در کرفتند حُجَرات آن با هم مُناظره و حرف دارند
میرزا قوما را که در روُزنامهٔ هفتهٔ اوّل نوشته شُده بُود که کرفتهاند میآوردند در روز دوشنبه بیست و دویّم وارد دارالخلافه نمودند
فوج اخلاص افشار که مُدّتی بود در رکاب مشغُول مشق بُودند این روزها مواجبشان را داده مُرخصّ خانه نموُدند که بعد از عید برای سفر کرکان تدارک خود را دیده حاضر شوند
علیقُلیخان شقاقی که منصب یاوری در فوج مُخبران شقاقی داشت چُون در خُراسان خدمت خوب نمایان کرده بُود بمنصب سرهنکی فوج دامغان سرافراز کردیده و در رُوز یکشنبه بیست و یکم بیرون رفت
لنزی صاحب مرحوم از جُمله نجبای ولایت انکلیس و از اوجاق و سلسله قدیم آن سمت مملکت انکلیس که سِکاتلَنْد مینامند بود در جوانی داخل مدرسه صاحبمنصبان نظام نزدیک بشهر لندن که وُلِج اسم دارد شُده بعد از آنکه علم توپخانه را در آنجا خُوب آموخت مصنب باوُ داده و مأمور هندوستانش کردند چندی در سمت مدرس هندوُستان ماند تا اینکه جَنَرال مَلکَمْ مأمُور بسفارت ایران شُد در سفر دویّمش لِنّزی صاحب را همراه اوُ روانه کردند و دو عرّاده تُوپ که دولت انکلیس بجهة خاقان مبرور فتحلعیشاه خلد آرامکاه فرستاده بودند باوُ دادند که از هندُوستان براه بندر ابوشهر و شیراز بطهران بیاورد تُوپهای مزبور را آورده و پس از این در خدمت مرحوُم نایبالسلطنه در آذربایجان مشغول برپا کردن توپخانه کردید و توپخانه را چنان منتظم کردانید که صاحبمنصبانی که از فرنکستان میآمدند و سررشته از تُوپخانه داشتند تُوپخانه آذربایجانرا مُقابل بعضی از تُوپخانهای فرهنکستان میشُمردند املاک لِنزیِ صاحب در ولایت انکلیس وقف اکبر اولاد ذکور بُود در آن اوقات که در سر توپخانه آذربایجان بُود املاک مزبُوره نظربان قرار داد باو منتقل کردید و از خدمت استعفا کرده بولایت انکلیس بسر املاک خود رفت تا اوقاتیکه شنید که مرحوم نایبالسلطنه بفرادیس جنان شتافتهاند بچاپاری از ولایت انکلیس بایران آمد و در عهد شاهنشاه بهشت آرامکاه محمّدشاه مرحوم در صفحات شیراز خدمات نمایان کرد امنای این دولت ابدمدت صداقت و خدمات او را بسیار در نظر داشتند تا زنده بود کمال عزّت و احترام را باو میکردند و بعد از فوتش در برداشتن جنازهٔ او هم موافق حرمَت قاعده نظام و منصبی که داشت او را برداشته یک میربنجه و یکنفر نایب اجودانباشی و دو سرتیپ و چند نفر صاحبمنصبان دیکر با کلانتر دارالخلافه و نوکرهای مقرب در تشییع و تدفین جنازهٔ او حاضر شدند وزرای مختار دولتین انکلیس و روس و کلّ صاحبمنصبان سفارتخانها