پرش به محتوا

برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۲۵

از ویکی‌نبشته
در نمونه‌خوانیِ این برگ مشکلی وجود دارد.
 

درین ماه مبارک بجهة گرمی هوا بعضی از اهل شهر رفته در دهات شمیران منزل کرده آند و چونکه امسال اردوی همایون در شمیران نمیباشد و قراول و مستحفظ هم از دیوان اعلی نظر باینکه در دهات مزبور معمول نبوده است نیست لهذا دزدان مجال تافته در بعضی از دهات شمیران دزدی مینمایند از جمله در قریهٔ زرگنده حاجی حسین نام تاجر تبریزی منزل داشته در شب بیست و هشتم شعبان چند نفر از تجار دیگر هم مهمان او بوده‌اند و تا خیلی از شب رفته نشسته بودند در اواخر شب که خوابشان برده و زود بیدار شده‌اند دیده‌اند که یک یخدان که بسیار سنگین بوده نیست بعد از تفحص معلوم شده است که دزدان یخدانرا بباغ دیگر برده دورش را گشوده‌اند و هر چه داشته است برده‌اند و در همان منزل حاجی مزبور باز در شب چهارم رمضان تا شش ساعت از شب رفته به تلاوت قرآن مشغول بوده‌اند اندکی خوابیده و بیدار شده دیده است که یکدشت سماور و یکدست رخت خواب سنگین و بعضی چیزهای دیگر برده‌اند و خود حاجی محمد حسین خواهش کرده است که این گذارش با تفصیل اسبابی که از او در دو دفعی برده‌اند در روزنامه نوشته شود که هم برادر او که در خراسان است مستحضر باشد و هم بسبب نوشته شدن در روزنامه شاید اسباب او پیدا بشود و آنچه از او برده‌اند ازین قرار است

در شعبان برده‌اند

کتاب زادالمعالی مترجم خط آقا زین‌العابدین کتاب جوهری چاپ قرآن رحلی ایضا قرآن رحلی چاپ مترجم قرآن رحلی چاپ مترجم بازوبند یسر مع آویز بازوبند و دو انگشتر طلا
جلد جلد جلد جلد جلد رفع
بازوبند نقره با قرآن و آویز دیگر ساعت چاپ طلا و پای ملخ سنگین جام برنج و سماور و بشقاب مس کتان مشهد جای نماز و احرامی قوطی انفیه نقره
رفع دستگاه دو پارچه عدد عدد عدد
جوز و اسباب قند و چای

در ۴ رمضان‌المبارک برده‌اند

سماور طشت برنجی توشک بزرگ کتان لحاف قلمکار آستر چیت چادر شب
عدد عدد عدد عدد عدد عدد
چادر شب چیت فرنگی (ناخوانا) شب‌کلاه ترمه محرمات گلچه زده بالشت پردانه چیت (ناخوانا) زیرگوشی رویه کتان
عدد عدد عدد عدد

و اینمراتب به نواب شاهزاده بهرام و مقرب‌الخاقان اجودان‌باشی عرض شده قراول فرستادند که آنجاها را بنظم داشته باشند

در هفتهٔ گذشته در باب جعبهٔ جواهری که زنی دلاله از یکی از حرمخانه‌ها دزدیده بود شرحی نوشته شد بعد از گرفتن جعبهٔ مزبور اهل حرمخانه مذکور داشته که گل الماسی از جواهرات جعبه باقیست لهذا زن دلاله در ثانی بعالیجاه محمود خان کلانتر سپرده شد که گل‌الماس را هم مثل سایر جواهرات جعبه بگیرد

سایر ولایات

جناب ایلچی مخصوص و وزیر دولت بهینهٔ انگلیس و وزیر مختا دولت بهیهٔ روس باصفهان وارد شده‌اند و در حین ورود عالیجاه چراغعلی خان را اخبار کرده‌اند و در خارج نجف‌آباد چادر زده بوده‌اند مشارالیه لازمهٔ احترام و استقبالرا بعمل آورده و خودش هم بدیدن ایشان رفته و سه روز بعد آنها هم او را بازدید نموده‌اند و بسیار خوش گذشته که هر دو از طرز رفتار او راضی بوده‌اند

شخصی از اهل سلماس آدربایجان که شریر و قطاع‌الطریق بوده و بسبب شرارتش سابقا به سیاست مرحوم نایب‌السلطنه نیز رسیده بوده درین اوقات باز جمعی از الواط را بر سر خود جمع نموده و بنای دزدی و شرارت گذاشته بوده‌اند نواب حشمة‌الدوله فرستاده و آنها را گرفته‌اند خود آن شخص را بسیاست توپخانگ رسانده و همراهانش در حبس‌اند

در میان کوچه باغات تبریز زنی تنها میرفته سه نفر از الواط او را بزور کشیده و عمل نامشروع با او کرده بوده‌اند نواب حشمة‌الدوله به تفحص آنها فرستاده یکی از آنها فرار کرده و دو نفر دیگر که بدست آمده‌اند هر دو را سیاست نموده‌اند و از دروازه خیابان و باغ بمثله حکم کرده‌اند و جسد آنها را آویخته‌اند

در باب سیل تبریز که نوشته شده بود سه مرتبه از طرف محله خیابان آمده و کاروانسرا و بعضی خانه خراب کرده نواب حشمة‌الدوله هستند آنجا و گفته‌اند بسازند