برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۰۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
نمرهٔ ۱۷

احوالات مُتَفَرِّقَه

بعضی از صاحب‌منصبان کشتی انکلیس که به بحر منجمد فرستاده‌اند به عقب آنها که چند سال پیش ازین بآنجا رفته‌اند و از آنها اثری نیست در خصوص ماهی که از آن دریا در می‌آورند و از شدّت سرما فی‌الفَوْر یخ می‌بندد بطور غریب نوشته‌اند که یک روز ماهی از آن دریا در آوردند و دَفْعَتاً یخ کرد کمان کردند که مُرده است و سخت شده بود مانند سنک شکمش را پاره کرده در میان آب کذاشتند که بشویند و یخش باز بشود دیدند که بحرکت آمده و بعد از حرکت زیاد مُرد بجهة امتحان ماهی دیکر که یخ بسته بود و شکمش را پاره نکرده بُودند در میان آب کذاشتند بعد از انکه یخش آب شد بحرکت در آمد و نمُرده بود

از مدرد پای‌تخت اسپانیول نوشته‌اند که بنا دارند که در هر دولت و نزد هر پادشاهی که سفیر کبیر داشته باشند مأموُریت انها را موقوف نموده در عوضشان وزرای مختار بفرستند و این قرار را میکذارند بجهة کم کردن مخارج دولتی و اکر این قرار داده شود ایلچیان ساکن شهرهای لندن و پاریس درین روزها عوض خواهند شُد

یکی از خوانین نمسه که نام او دُوْک دء بَرنَزویک است و مُدتیست که ساکن ولایت انکلیس است درین روزها از انکلیس بفرانسه در کشتی هوائی که بلُون مینامند رفته است از شهر لندن بالا رفته و همراه خود سیزده عدد از آن کبوترها که آموخته کرده‌اند بجهة اخبار کاغذ به بالشان بسته پرواز میدهند و بمقصد میرود بُرده بودند وقتیکه بالا رفت باد مخالف وزیده و پنج فرسخ آنطرف شهر لندن پایین آمده بود بلونرا بکنار دریا بُرده و چند روز دیکر از آنجا بهوا رفت وقتیکه هوا ملایم بود و باد کم داشت بالا رفت و از دریا که در آنجا هفده فرسخ مابین انکلیس و فرانسه است کذشته و در مملکت فرانسه پائین آمده وقتیکه نزدیک ولایت فرانسه رسیده بُود بلون خِیْلِی بزمین نزدیک شده و یک طناب از او آویخته بوُد دو نفر در کنار دریا ایستاده بودند دیدند که بلون می‌اید به طناب چسبیدند که بکیرند و نفهمیدند که زُور بلوُن هر دو را از زمین بلند میکند وقتیکه به طناب چسبیدند بلون هر دو را از زمین کنده چند بار بروی هم غلطیده و بزمین افتادند او این بلُون چهار پنج فرسخ بمیان ولایت فرانسه رفته و در آنجا از هوا سرازیر شده بزمین آمده بود

مُدّتیست که در هندوستان بنا دارند که راه‌آهن بسازند و هنوُز قراری درین باب نشده است که تمام نمایند در یکی از روزنامها نوشته‌اند که هنوز ساختن راه‌آهن از برای این مملکت زود است چونکه هنوُز راه بجهة تردد عرّابه و بارکش در بسیار جاها نساخته‌اند و حساب کرده آند که قافلهٔ که از وسط هندوستان بکنار دریا به بمبائی می‌آیند نزدیک به چهار کرور کاو در هر سالی بار میشود و اینها از کوه کات میکذرند و اجناس از وسط مملکت هند بکنار دریا می‌آرند و ازین چهار کرور بار نزدیک بدویست هزار بار پنبه است و مابقی اجناس دیکر بعضی اوقات تردُّد ازین کوهها بسیار مشکلست کاهی بسبب سیل در موسم باران و کاهی بسبب کم‌آبی و خُشکی در فصل کرما که تشنکی میکشند و ازین کاوها بسیاری تلف میشوند کاهی هم ناخوشی بمیان کاوها می‌آفتس که هزار هزار تلف میکردند و بوی عفونت آنها ناخوشیهای دیکر در میان خلق احداث میکند بعضی از اهل انکلیس کله‌مند شده‌اند که تجارت بطوریکه باید درین ولایت زیاد باشد هنوز نشده است و علاج اینمرحله را در ساختن راهها میدانند خُصوص راههائی که از کوهستان کات میکذرند و جای حاصل‌خیز هندوستان و در وسط مملکت است که حاصل از آنجاها بکنار مملکت باید بیاید

شهر فِرَنْچِسْکَوْ که در کلی‌فارنیاست همه را در دو سال آباد کرده‌اند و دو سال