برگه:RobaiyatKhayyamForoughi.pdf/۶۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

پس امثال این رباعی را که میگوید:

  برخیز و بده باده چه جای سخن است کامشب دهن تنگ تو روزی من است  
  ما را چو رُخ خویش می گلگون ده کین توبهٔ من چو زلف تو پُر شکن است  
 

متروک داشتیم برای آنکه فقط مغازله و بی‌فلسفه است و مانند این رباعی را که میگوید:

  ای بادهٔ ناب و ای میِ مینائی چندان بخورم ترا من شیدائی  
  کاز دور مرا هرکه به‌بیند گوید ای خواجه شراب از کجا میآئی  
 

مردود دانستیم چون غیر از میخوارگی مفرط متضمّن معنائی نیست و نوع این رباعی را:

۶۲