این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
239
OMAR KHAYYAM
۳۵۴
پاک از عدم آمدیم ناپاک شدیم | ||||||
آسوده در آمدیم و غمناک شدیم | ||||||
بودیم ز آبِ دیده در آتشِ دل | ||||||
دادیم بباد عمْر و در خاک شدیم |
۳۵۵
در جستنِ جامِ جم جهان پیمودیم | ||||||
روزی نه نشستیم و شبی نه غنودیم | ||||||
ز استاد چو وصفِ جامِ جم بشْنودیم | ||||||
خود جامِ جهان نَمایِ جم من بودیم |
۳۵۶
فرزین مفتا که مست غمهات شدم | ||||||
از اسپ پیاده از جِفاهات شدم | ||||||
ز بازیِ فیل و شاه چون درماندم | ||||||
رخ بر رخِ تو نهادهام مات شدم |
354.C. L. A. I. J.
355.L.King Jamshed's cup, which reflected the whole world, is the Holy Grail of Persian poetry.Meaning, "man is the microcosm."See note on No. 340.In line 2 scan naghnúdem.
356.C. L. A. I. J.The pun on rukh, 'cheek,' and rukh, 'castle,' is untranslatable.