این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
203
OMAR KHAYYAM
۳۰۰
عشقی بکمال و دلربائی بجمال | ||||||
دل پر سخن و زبان ز گفتن شده لال | ||||||
زین نادرهتر که دید یا رب بجهان | ||||||
من تشنه و پیشِ من روان آبِ زلال |
۳۰۱
می بر کفِ من نه و برآور غلغل | ||||||
با نالهٔ عندلیب و صوتِ بلبل | ||||||
بی نغمه اگر روا بُدی می خوردن | ||||||
می از سرِ شیشه مینکردی قلقل |
۳۰۲
اسرارِ حقیقت نشود حل بسوال | ||||||
نه نیز به درباختنِ نعْمت و مال | ||||||
تا جان نکَنی و خون خوری پنجه سال | ||||||
از قال ترا ره نه نمایند بحال |
301. C. L. N. A. I. J.
302. L. Line 3, literally, "Unless you dig up your soul, and eat blood for fifty years." 'States' of ecstatic union with the 'Truth,' or Deity of the Mystics.