این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
159
OMAR KHAYYAM
۲۳۴
یاران بموافقت چو میعاد کنید | ||||||
باید که ز دوست یادِ بسیار کند | ||||||
چون بادهٔ خوشگوار نوشید بهم | ||||||
نوبت چو بما رسد نگونسار کنید |
۲۳۵
چندان کرم و لطف ز آغاز چه بود | ||||||
وان داشتنم در طرب و ناز چه بود | ||||||
اکنون همه در رنجِ دلم میکوشی | ||||||
آخر چه گناه کردهام باز چه بود |
۲۳۶
انها که اساسِ کار بر زرق نهند | ||||||
آیند و میانِ جان و تن فرق نهند | ||||||
بر فرق نهم خروسِ می را پس ازین | ||||||
گر همچو خروسم اژه بر فرق نهند |
234.B.A variation of No. 205.
235.B.So Job, "He multiplieth my wounds without cause."
236.L. B.B. reads arra, of which I can make no sense.Bar fark niham, 'I will put aside;' bar fark (line 4) 'on their mouths.'