این برگ همسنجی شدهاست.
59
OMAR KHAYYAM
۸۴
در فصلِ بهار با بتِ حور سرشت | ||||||
یک کوزهٔ می اگر بود بر لبِ کشت | ||||||
هر چند بنزدِ عام بد باشد این | ||||||
از سگ بترم اگر کنم یادِ بهشت |
۸۵
در جامِ طرب بادهٔ گلرنگ خوشست | ||||||
با نغمهٔ عود و نالهٔ چنگ خوشست | ||||||
زاهد که خبر ندارد از جامِ شراب | ||||||
دور از برِ ما هزار فرسنگ خوشست |
۸۶
دورانِ جهان بی می و ساقی خوش نیست | ||||||
بی زمزمهٔ نایِ عراقی خوش نیست | ||||||
هر چند در احوالِ جهان مینگرم | ||||||
حاصل همه عشرتست و باقی خوش نیست |
84.C. L. N. A. B. I. J.Batar, a contraction.See Bl. Prosody, p. 10.
85.N.The MSS. have a variation of this.Note Khŭsh.