برگه:Parvindoxtaresāsān.pdf/۹۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۰۰
اصفهان نصف جهان

است که تا اندازه‌ای خراب شده، درون آن بکلی خلوت و یک نفر آدم در آن حوالی دیده نمیشد. در محراب آن سنه ۱۱۰۰ دارد ولی اطاق کوچکی که ضریح در آنجاست یکپارچه جواهر است، تا کمرکش دیوار از کاشیهای یکدست شش‌گوش سبزرنگ است که روی آنها برجسته میباشد، روی بدنهٔ دیوار گچ‌بری طلاکاری و گل‌وبته خیلی قدیمی و ظریف دارد. درون طاق گنبد و بالای طاقچه‌ها دارای طلاکاری و ریزه‌کاری بی‌اندازه قشنگ است که چشم را خیره میکند مانند طاق چهلستون و شاید از آنهم بهتر. در دالان در منبت‌کاری فوق‌العاده ظریف و بی‌همتائی است که دور حروف کنده‌کاری آن گل‌وبته‌های برجسته تراشیده‌اند ولی متأسفانه کثیف شده و اینجا بدون پاسبان افتاده است.

دارالبتی یا دارالبطیخ – تقریباً در آخر شهر در پاچنار واقع شده جلو آن درخت چنار کهنی است با تنهٔ گره‌خورده و شاخه‌های کج‌وکوله شبیه این زنهای پیر و چاق فرنگی که خیلی بزک میکنند و خودشان را خوشگل گمان میکنند. در ایوان حیاط کوچکی که ایوان آن تازه‌ساز و کفش از کاشی آبی معمولی فرش شده چندین سنگ قبر کهنه دیده میشود که خیلی خوب مانده و از قراریکه راهنما نشان داد قبر ملکشاه و خواجه نظام‌الملک در آنجاست گویا سابق برین اینجا قبرستان عمومی بوده و درین اواخر آنجا را مرمت کرده‌اند.

نزدیک ظهر بود که از آنجا برگشتم، مهمانخانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها اغلب خلوت و کوچه‌ها بدون آمدوشد بود.