دماغی پیدا بکند که نتواند جمع آوری بکند. و خرطوم درمیآورد[۱].
فیل همیشه یاد هندوستان را می کند باین جهت باید مدام چکش یا کلنگ بسر او بزنند.
اگر کسی دستش آلوده بخون شپش باشد و به خمیر نان بزند میمون میشود و پیدایش میمون بروایتی بهمین علت بوده.[۲]
روایت دیگر - کفاری که با علی جنگ میکردند یکشب در قلعه را بروی خودشان میبندند صبح که بلند میشوند همه بوزینه شده بودند. بروایت دیگر میمون اول رنگرز بوده و دستش توی خمره رنگرزی بوده چنانکه کف آن آبی رنگ است و یکی از ائمه باو کار رجوع میکند و نفرین میشود.
خرس - خمیر گیر بوده، نان میپزد در تنور پنهان میکند و از حضرت دریغ میدارد نفرین میشود[۳].
قاطر - حضرت امیر در جنگ خیبر محاصره شده بود یکی از درهای قلعه را کند و پاهایش را دو طرف خندق گذاشت. قشون روی در میآمده و حضرت آنرا بطرف دیگر پیاده میکرده دشمنان حضرت چارپایان را بارهای سنگین میکردند تا دست مبارکشان خسته بشود. هیچ حیوانی روی در نمیرود مگر قاطر
- ↑ چنانکه ملاحظه میشود این افسانه در اثر اشتباه دماغ و بینی اختراع شده چون در اصطلاح عوام: دماغ شما چطور است یعنی حالت روحیه شما چطور است را بینی تصور کرده و برای خرطوم فیل این افسانه را جعل نمودهاند.
- ↑ از اینجا معلوم میشود که شپش تا چه حد منفور و کثیف است به صفحه دوم قسمت خزندگان و گزندگان رجوع شود.
- ↑ میمون، خرس و سیاهپوستان از نژادهای فاسد آدمیزاد و میانجی بین آدمها و دیو و دروج و پری میباشد (بوند هشن).