برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مأخذهای فارسی
۴۳
 

جهانداری سلطان (ملکشاه) بمرو آمد و در علم حکمت تعریفات ساخت و سلطان، باو عنایتها فرمود و بآن مرتبهٔ بلند که کبار علما و حکما را باشد رسید».

این شرح مفصّل، در اصل، مؤیّد مجملی است که در جامع التواریخ رشیدی نوشته شده و اختلافی که این دو روایت در فروع دارد، دلیل آنست که هر دو از یک ماخذ گرفته نشده بل هر یک مدرک علیحده‌ای داشته است.

۱۱

شاه محمود قزوینی که از شاگردان مبرّز علاّمه جلال‌الدین دوانی و از معاریف علماء و اطبّاء ایرانی بوده و از قزوین بعزم حجّ بمکّه رفته و پس از مدّتی مجاورت بیت‌الله از جانب سلطان بایزید ثانی باسلامبول احضار و سرطبیب دربار عثمانی گردیده و در عهد سلطان سلیم اول تقرّب بیشتر یافته و در سفر و حضر ملازم او بوده و در همان عهد هم وفات کرده، آثاری در تفسیر و کلام و منطق و عروض و غیره از خود باقی گذاشته که ترجمهٔ کتاب (مجالس الّنفایس) از جمله آنهاست[۱] این کتاب را امیر علیشیر نوائی ادیب معروف و وزیر مشهور سلطان حسین بایقرا در سال ۸۹۶ هجری قمری بزبان ترکی جغتائی تألیف کرده و شاه محمود که آنرا در حدود اواخر ربع اول قرن دهم فارسی ترجمه و تقدیم سلطان سلیم اول نموده[۲] دو روضه از خود باصل آن کتاب افزوده و در روضهٔ اوّل میگوید: «عمر خیام، از شاگردان ابوعلی سیناست و ملازم سلطان ملکشاه سلجوقی بوده و از تصانیف او رباعیات خیام مشهور است و رسائل او در حکمت نیز مشهور است». گذشته از اینکه شاه محمود دانشمند بصیر و موثّقی بوده و مسلّماً این مطلب را از ماخذ معتبری گرفته، دلائل دیگری نیز که بمواقع


  1. برای تفصیل بیشتر در قاموس‌الاعلام بمادهٔ (شاه محمود) رجوع شود.
  2. ترکی عثمانی که ریشه‌اش لهجهٔ ایغوری بوده و قریب دو ثلث کلمات فارسی و عربی در آن داخل شده چندان اختلافی با لهجهٔ جغتائی دارد که فهمیدن آن برای ترکان عثمانی مشکل است و زبان فارسی مدتهای متمادی در دربار سلاطین عثمانی رواج کامل داشته و بنا بمندرجات قاموس‌الاعلام خود سلطان سلیم اول با این زبان اشعاری ساخته که بیت زیر از آن جمله است:
      «نیست بیهوده سفرها و فرسرانی ما بهر جمعیت دلهاست پریشانی ما».