وزارت جلیله داخله شده بود و صریح قانون انتخابات و آنهائیکه به تطمیع و دستهبندی تحصیل شود بیاعتبار خواهد بود لذا ما امضاکنندگان مشارالیه را وکیل قانونی خود نمیدانیم و برای اثبات اظهارات خود (در مقام حاجت حاضریم)
سؤال – همان طور که خدمت آقا عرض کردم در این ورقه چند چیز نوشته شده اول کمیسیونی در خانه میرزا هاشم تشکیل شده و اشخاص با نفوذی در آنجا اجتماع میکردهاند آیا میتوانند آن اشخاص را معین و ترتیب جلسات را بگوئید که بچه ترتیب بوده و چه اشخاصی بودهاند
جواب – اشخاص با نفوذ که شبها جلساتی داشته مصطفی خان پسر قوامالدوله
جلالالملک – مفاخرالملک – صدرالممالک عینکی – آقای احتشامالاسلام – مشیرالواعظین از این قبیل (چون هر چه گفته نوشتهایم صدرالممالک عینکی بعد معلوم شد صدرالممالک نبوده)
سؤال – خود سرکار هم بودید جواب – بلی – سؤال – چه مذاکراتی آنجا شد
جواب – چند مجلس گفتهام آنجا تشکیل دادند و از ما خواهش کردند که اشخاصی را که میشناسید و در منزل خودمان هستند با خودتان هم رأی و همعقیده کنید برای انتخابات و ما متجاوز از شصت نفر الی صد و پنجاه نفر میبردیم در مجلس کنفرانسشان نطقی که آقای حاج آقای شیرازی میفرمودند در آن مجلس که بیائید اتحاد کنید و یکی بشوید برای انتخاب وکلاء و کسانی که میشناسید تدینشان را استقلال خواهیشانرا انتخاب کنید بعد از آن مجلس که ما خواستیم بیرون بیائیم بعضی از کاندید ها بما دادند گفتند این کاندیدا را حاجی آقا شیرازی داده – سؤال – این صورت کاندیدا را کی میداد – جواب – بنده نمیشناسم سؤال – آیا بدادن پول قسم و غیره تحصیل رأی مینمودند – جواب بعد جناب حاج آقا بنده را ملاقات کردند گفتند شنیدیم شما شخص فعال کاری هستید در محله دروازه قزوین خواهش دارم یک مجلس کنفرانس تشکیل بدهید ما خیال آمدن آن مجلس داریم برای بعضی از مذاکرات در منزل میرزا محمد خان کرمانی مجلس کنفرانس تشکیل دادیم که جمعیت آن مجلس از هزار نفر متجاوز بود جناب حاج آقا تشریف آوردند و بعد مردم را بزبانهای لین نرم کردند و بعد قسم دادند مردم را که همه کاندیدا که من دادم بشما از روی آن کاندیدا وکیل انتخاب کنید بعد از آن که رفتند بیرون یک کاندیدائی ببنده دادند که اسم مبارک خودشان اول از همه نوشته شده بود و وعده داده بما که برای شما پولی خواهم فرستاد هفتاد و پنج تومان بتوسط مصدق دفتر فرستادند برای خرج آن شب مجلس بعد بنده این قضیه را که شنیدم گفتم من دیگر با شما همراه نیستم تا آنجا همراه بودم و دیگر با شما همراه نیستم – سؤال – آن هفتاد و پنج تومان بکی برسید؟
جواب – پنج شش نفر بودیم که مخارج جزئی کرده بودند اما این پول را فرستادند آنها هم تقسیم کردند
سؤال – اسامی آن پنج شش نفر را بفرمائید
جواب – ظاهراً آقای مصدق دفتر قدری را تقسیم کردند مابقی خودشان را بردند.
سؤال – صورت کاندیدائی که دادند نظرتان است که بخط کی و بچه اسم بود؟
جواب – نمیدانم خط کی بود اسامی بعضی از آنها صدرالملک یا صدرالممالک و مصطفی خان و چند نفر دیگر که نظرم هست
سؤال – تمام دلیلی که برای تطمیع و دسیسه و دستهبندی دارند همین فرمایشات است؟
جواب – بلی عرایض بنده همین است
سؤال – چه سندی برای صدق این مطلب دارید؟
جواب – ممکن است که سی چهل پنجاه نفر از دروازه قزوین بیاوریم که شهادت بدهند
سؤال – در این کاغذ چند مهر است صاحبان این مهرها را میشناسید؟
جواب – بلی میشناسم
سؤال – توضیح بدهید
جواب – یکی آقا شیخ حسن مازندرانی – آقا سید ابوالقاسم ملقب به معتضدالعلماء ابوالقاسم الحسینی سیدی است صراف ابوالقاسمالحسینی دیگر سید است روضهخوان و سایرین را میشناسم اگر خواستید حاضرشان میکنم
سؤال – امضای فرانسه خط کیست؟
جواب – نمیدانم
سؤال – کاندیدائی که آقا حاج آقا قسم دادند که اسمشان را بنویسند اسم ایشان را نوشتند یا خیر؟
جواب – بلی چاره نداشتند و نوشتند
سؤال – بچه طریق تعیین میکنید که اسم حاج آقا را نوشته و از کجا تفتیش کردید که اسم ایشان بود و اسم دیگری نبود؟
جواب – روزها میآمدند در بنده منزل از بنده تحقیق میکردند کی را بنویسم و مشورت میکردند و همرأی میشدیم و مینوشتیم یکعده اشخاصی را که کاندید ایشانرا نشان میدادند که ما نوشتیم
سؤال – تمام وسایل تهدید و تطمیع و دسیسه که در کاغذ نوشتید منحصر بهمان هفتاد و پنج تومان است که خبر دارید رسیده یا خیر؟
جواب – در خارج هم مصطفی خان پسر قوامالدوله یک پولی برای حاج آقا فرستاد اجلالالملک هم پولی برای ایشان فرستاد.
سؤال – مبلغ آن را میدانید؟
جواب – خیر نمیدانم
سؤال – میدانید بتوسط کی فرستادهاند
جواب – خیر
سؤال – در صورتیکه نه مبلغ آن را میدانید و نه میدانید بتوسط کی فرستاده شده از کجا معلوم گردید که پول داده شده؟
جواب – ثابت میکنم که گرفتهاند این پولها را
سؤال – بچه ترتیب ثابت میکنید
جواب – در موقع تحقیقات بشهود ثابت میکنم
سؤال – از این پول میدانید یکی داده شده باشد؟
جواب – خیر نمیدانم
مخبر – این سؤالاتی است که یک روز از ایشان شد بعد خواستند یک استشهادی تمام کنند و بیاورند اظهار کنند و صورت استشهاد همان است که نسخهاش خدمت آقایان است و آنروز گویا چهارشنبه دوازدهم صفر بود
سؤالاتی از ایشان شد که بعرض میرسد
صورت سؤال و جواب محتشمالذاکرین
سؤال – در باب اظهار کتبی بشما راجع بانتخاب آقای حاج آقا آیا سندی دارید یا خیر؟
جواب – استشهادی حاضر است که ملاحظه میفرمائید و اگر اجازه بدهید اهل محل برای شهادت حاضرند
(استشهاد در شعبه قرائت شد)
سؤال از محتشمالذاکرین – آیا سند دیگری هم برای اثبات ادعای خود دارید یا خیر؟ اگر سند دیگری هم دارید برای عصر شنبه پانزدهم شهر حال سه ساعت بغروب بشعبه حاضر و ارائه دهید.
جواب – بواسطه ضیق وقت نتوانستم این استشهاد را تکمیل کنم و ممکن است تا عصر شنبه استشهاد دیگری در شعبه حاضر نمایم.
بعد بنا شد عصر شنبه بشعبه حاضر شوند نه ایشان حاضر نشدند و نه ما فرستادیم ایشان را بخواهیم استنطاق ایشان اینجا خاتمه پیدا کرد. بعد راجع میشود به مسئله مدیرالذاکرین کاغذ مدیرالذاکرین هم که طبع شده و در خدمت آقایان هست و محتاج بخواندن نیست ولی سؤالاتی که از ایشان بعرض آقایان میرسانم.
(سؤال و جواب با آقای مدیرالذاکرین)
سؤال از آقای مدیرالذاکرین – چون شما بموجب کاغذ خودتان که راجع بشکایت از انتخاب آقای حاجی آقای شیرازی نوشتهاید تعهد باثبات شکایات خودتان نمودهاید لهذا چون وقت برای شعبه مضیق است و باید تکلیف معلوم شود بشما اطلاع داده میشود که باید نهایت تا روز شنبه (۱۵) صفر آنچه راجع به تعهدات خودتان است به شعبه اطلاع دهید.
جواب – در شرع ما در اثبات هر امری جز شهادت شهود و استشهاد چیز دیگری نیست بنده آن روز عر ض کردم چند روزی ببنده مهلت بدهند تا در این موضوع استشهاد تمام کنم نوشتجات این بنده ناتمام است یک اندازه موجود است اگر بهمین اندازه کفایت میکنند تقدیم میکنم و الا باشد تا روز شنبه
مدیرالذاکرین – شعبه بطوریکه اظهار فرمودید لازم است استشهاد خود را تکمیل و روز شنبه (۱۵) دو ساعت قبل از غروب بشعبه تشریف بیاورید تا مداقه بعمل آید
مخبر – و چون ادعا کرد بموجب سند ثابت کند شعبه ایشانرا خواست و ثانیاً سئوالاتی از ایشان این است که قرائت میشود
(صورت سؤال و جواب مدیرالذاکرین)
سؤال شعبه چهارم از مدیرالذاکرین در موضوع کاغذی که راجع به شکایت از انتخاب آقای حاج آقا شیرازی نوشتهاند عبارت کاغذ ایشان این است
(برای اداء تکلیف خاطر آقایان را مستحضر میدارم که انتخاب جناب حاج آقای شیرازی بدسیسه و تطمیع صورت گرفته و چون این بنده در موقع جریان امور انتخابات طهران داخل بودهام از دسایس و تطمیعات ایشان اطلاعات شخصی داشته و حتی مبلغی هم بتوسط بعضی از آقایان بمصرف رسانده در صورت لزوم برای حضور در مجلس محترم و اظهار و اثبات عرایض خود حاضرم)
سؤال – در باب اینمطالبی که نوشتهاید تفصیل چیست
جواب – هیچ چیز از برای اثبات عرائض خود بهتر از نوشته و خط خود آقای حاج آقای شیرازی چیزی نیست که خودشان مرقوم فرمودهاند که وکلای طهران بدسیسهکاری و تطمیعات شده و این وکالت صحیح نیست و این نوشته فعلا بخط و مهر خودشان پهلوی جناب آقای سید حسن مشیرالواعظین موجود است مجلس مقدس از ایشان بخواهد تا ارائه بدهند راجع بکلمه تطمیعات که در عریضه خود عرضه داشتهام در کلوب که نزدیک خانه آقای آقا میرزا هاشم بود آقای حاج آقای شیرازی از بنده خواستند که آقایان ذاکرین را جمعآوری کنم برای قبول کردن کاندیدائی که ایشان میدهند خدمت ایشان عرضه داشتم که از من بر نمیآید این کار بعضی معاذیر دارم که نمیتوانم عرضه بدارم بجنابعالی گفتند پس بمشیرالواعظین بگوئید مشیرالواعظین که از بنده خواستند که آقایان ذاکرین را جمع آوری کنم آقای مشیرالواعظین که عرض کردم من آدمی هستم عیالبار خودتان میدانید دخل کم و خرج زیاد این کار خرج دارد بنده قوه ندارم بعد فرمودند مخارج جمعآوری آقایان را آقای حاج آقا بشما میرسانند بنده هم آقایان را جمعآوری کردم چهار مجلس دو مجلس در خانه آقای سید عبدالحسین ملکالمحققین نهار تقریباً خرج این دو مجلس پانزده تومان و خوردهٔ شد یک مجلس هم خانه آقا سید علی اکبر اعتقاد یک مجلس هم منزل خود حقیر خرج آن دو مجلس پانزده تومان و خورده بیشتر نشد نصف این پول را بدست مبارک خودشان مرحمت فرمودند به بنده و نصف دیگر را بتوسط آقا سید احمد معروف بیتیم اگر آقایان چند روزی ببنده مهلت بدهند حاضرم که استشهادی بخط و مهر آقایانیکه در آن مجلس حاضر بودند در مجلس مقدس شورای ملی حضور محترم آقایان وکلای عظام ارائه بدهیم که عرایض این بنده صدق بوده است در کلوب که بنده میرفتم آنجا از بعضی میشنیدیم که مصطفی خان پسر قوامالدوله یک اسکناس هزار تومانی داده برده خورد کرده و آوردهاند چهار صد تومان ایشان دادهاند میگفتند باز امیر اسدالله خان پسر سهامالدوله عرب و جمعی دیگر و میگفتند که آنها هم پول دادهاند مکرر خود آقای حاج آقای شیرازی به بنده میفرمودند که من مصطفی خان را برای کاندیدا بهتر از آقای مؤتمنالملک میدانم بجهة اینکه ایشان چندین زبان در فرنگ تحصیل کرده و خیلی در این رشته کار کردهاند
سؤال – در باب این چهارصد تومان که میفرمائید آقای مصطفی خان دادهاند آیا میتوانید سندی بر صحت آن بدست بیاورید که بکی دادهاند و برای چه دادهاند
جواب – نمیدانم خلاف عرض کنم
سؤال – آیا اسامی آن کاندیداها که میگوئید آقای حاج آقا میل داشتند نوشته شود میدانید یا خیر؟
جواب – مصطفی خان امیراسدالله خان آقای صدرالملک – آقای محتشمالسلطنه– آقای احتشامالسلطنه همینهاست نظرم هست.
سؤال – خودشان را هم اظهار میکردند – بلی خودشان را اصیل میدانستند
سؤال – تاریخ کاغذ حاجی آقا که شما میگوئید دیدهاید قبل از اتمام انتخابات بود یا بعد
جواب – بعد از انتخابات بود و نوشته خودشان معلوم میکند و بنده این عریضه را که بمجلس مقدس عرض کردهام در حین انتخابات میخواستم به وکلای انجمن بدهم جمعی از آقایان مانع شدند.
سؤال آقایانی که مانع شدند کی بودند – آقای آقا سید علاءالدین – آقای طباطبائی.
مخبر – و چون مدیرالذکرین در اینجا اظهار میکنند سند نزد مشیرالواعظین است شعبه مشیرالواعظین را احضار نمود و سؤالاتی از ایشان نمود که عیناً عرض میشود.
(سوال از مشیرالواعظین)
مدیرالذاکرین شکایتی راجع بانتخاب آقای حاج آقای شیرازی اظهار کرده بودند و مدعی اثبات شده بودند از آنجمله اظهار کردهاند که کاغذی بخط و مهر خود آقای حاج آقا نزد شما است که از آن کاغذ مطالبی مفهوم میشود آیا چنین کاغذی در نزد جنابعالی هست یا خیر و اطلاعاتی در اینموضوع اگر دارید اظهار نمائید.
جواب – اظهار جناب مدیرالذاکرین راجع بموضوع نوشته چندان بیاساس نیست ولی بموجب اظهارات شفاهی شعبه محترم خود را مجبور از اظهار عقیده و شهادت میدانم
سؤال – بر حسب تقریر مدیرالذاکرین این نوشته نزد جنابعالی هست یا نیست.
جواب – همان جواب اول را تجدید نمودند (مشیرالواعظین)
سؤال – مقصود شما از اظهارات شفاهی شعبه چیست
جواب – چون شعبه محترم در جواب سؤال من در اجبار اظهار اطلاع یا عدم اجبار فرمودند که مجبور نیستند باظهار اطلاعات خود لذا جواب فوق را عرض کردم
سؤال – آقای مدیرالذاکرین اظهار داشتهاند که آقای حاج آقا بتوسط شما اجتماع ذاکرین را خواستار شدهاند تفصیل چیست اطلاعات خودتان را بیان فرمایید.
جواب – مقدمه یک سؤال از شعبه محترمه میکنم و آن اینست که بیان فرمائید حدود و اختیارات فرق سیاسی برای جلب اکثریت پارلمانی در ممالک مشروطه تا چقدر است آیا یکفرقه سیاسی که میخواهد زمامدار امور جمهور شود حق دارد که در موقع انتخابات از صندوق فرقه برای مصارف جمعآوری فرقه خرجی کند یا نه این جواب را بیان فرمائید تا اطلاعات را بگویم
جواب – بترتیب داخلی فرق سیاسی راجع بمقرارت مطاعه خود حزب و فرقه است ولیکن مقررات فوق مادامیکه موجب اختلال مواد نظامنامه انتخابات معمولی حالیه نشود مضر بانتخاب منتخب نخواهد بود اما در صورتیکه موجب اختلال یکی از مواد نظامنامه بشود و قانوناً ثابت شود لابد منتخب او مردود خواهد بود من جمله از آن مواد که در مذاکره وجود و عدم او هستیم نسبت باین منتخب محترم دسیسه و تطمیع است مطابق ماده ۴۷
جواب – بنابراین جناب مدیر را هم در این موضوع تکذیب نمیکنم برای این که هم خود ایشان و هم جمع کثیری از سلسله جلیله ذاکرین خصوصاً اشخاصی که در آن چند مجلس حضور داشتند از اعضاء رسمی فرقه بوده و آن مجالس هم از قبیل تشکیلات فرقهایست و ممکن است جناب مدیر متذکر نبودهاند و یا مسبوق نبودهاند که این مجالس فرقهایست بنابراین نه جناب مدیر در اظهارات خود مقصر و نه انتخاب آقای حاجی آقا بدسیسه و تطمیع بوده است
مخبر – بعد روز شنبه آقای مدیرالذاکرین آمدند و کاغذی با این دو فقره استشهاد که ملاحظه میفرمائید که اظهار آن همان مهرهای دیگران ولی مطلب همان است که دیدهاید و کاغذشان این است که قرائت میشود خاطر مبارک عموم آقایان را مستحضر میدارم از قرار اطلاعات کاملا که حاصل شد چند نفر مغرض که نیت و اعمال آنها بر احدی پوشیده نیست در صدداند که لایحه بامهار جعلی تهیه نموده که شاید بآن وسیله در مقابل عرایض حقه بنده آلت دفاعی در دست داشته باشند و ممکن است آن لایحه با مهرهای درب مسجد شاه و محلهای دیگر که برای این نوع تشبثات موجود شده رسیده باشد لهذا قبلا لازم است که خاطر مبارک اولیای امور را متوجه باین مسئله که مسبوق باشند که باین آنتریکها حقوق حقه ملی را که شما اولیای امور حافظ و نگاهبان آن میباشید نبایستی بدسیسه و نیرنگسازی پامال اغراض شخصی بشود و محض اطلاع عرض شد تا در موقع لزوم هم معرفی از آن اشخاص میشود (مدیرالذاکرین)
مخبر – بعد از این کاغذ و دو طغرا استشهاد که عرض شد شعبه مدیرالذاکرین را احضار نموده و این سؤالات از ایشان شد.
صورت سئوال و جواب از مدیرالذاکرین بتاریخ ۱۶ صفر ۱۳۳۳
مدیرالذاکرین حاضر شدند دو طغرا استشهاد راجع بشکایت از سوء جریان انتخاب آقای حاج آقا ارائه دادند و از ایشان سئوال شد که دیگر غیر از اینها هم سندی دارند یا خیر؟
جواب بنده شخصی هستم مسلمان تمام تکالیف زندگانی من در تحت حکم اسلامی بحمدالله شما ملت محترم هم همینطور مسلمان و مطیع مقررات اسلامی شرع انور از برای اثبات ادعا عدلین معین فرمودند این شهودیکه در این ورقه عقاید خودشان را معین کردهاند از برای اثبات اقامه دعوای خودم حاضر نمودم تا هیئت محترم این شهود را مقبول الشهاده میدانند یا مردودالشهاده تصریحاً جواب این بنده را بفرمائید تا اگر توضیحاتی باشد عرض کنم
آقای مخبرالممالک . آقای لواءالدوله . آقای آقا سید علی اکبر . اعتضادالذاکرین . آقای میرزا میرزا ابوالقاسم طباطبائی . حیدرخان فراشباشی دارالشورای ملی . اکبر خان پامناری و بعضی آقایان که در این ورقه ذکر کردهاند