برگه:Montazem Naseri.pdf/۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
( ۲۴ )

از قبول اين گفتار،و در كار داشتن عاملين جور،عزيمت عايشه پس از حجّ از مكّه به مدينه و استماع خبر قتل عثمان در نزديكى مدينه و مراجعت به مكّه بجهة تحريض و خونخواهى و انتقام از قاتلين عثمان،منصوب شدن سهيل بن حنيف 2به ولايت شام و رفتن او تا حوالى شام و استقبال كردن لشكر معاويه او را و اظهار عدم رضايت از خلافت امير المؤمنين عليه السّلام،مامور شدن قيس بن سعد بن عباده به ولايت مصر و پذيرفتن مصريها او را.منصوب شدن عبيد اللّه بن عباس به ولايت يمن و معزول شدن يعلى بن منيه تميمى از اينولايت،و نقل كردن جنس و نقد اينولايت را از بيت المال به مكّه،مامور شدن عثمان بن حنيف به حكومت بصره و گريختن عبد اللّه بن عامر حاكم سابق بصره به مدينه،منصوب شدن عمّار بن هشام 1به ولايت كوفه،و آمدن تا حوالى اينولايت،و بازگردانيدن طلحه و قعقاع او را به مدينه، به عنوان اينكه ابو موسى اهل كوفه را با خود متفق ساخته و در طلب خون عثمانست و داخل شدن تو به كوفه مصلحت نيست،درخواست طلحه ولايت بصره را از حضرت امير المؤمنين(ع)،و درخواست زبير ولايت كوفه را و به عمل نيامدن مسئول آنها و رنجيدن،و پس از چندى اجازه عمره خواستن،و به همراهى عبد اللّه بن عامر به مكّه رفتن به قصد افساد و پيوستن به جماعتى از بنى اميّه و عايشه،و ملحق شدن يعلى بن منيه به آنها و مظاهرت او آنها را،بواسطۀ وجوهى كه از بيت المال تصرّف كرده بود،و رفتن آنها با عساكر و تهيّه،و همراهى عايشه به بصره به جهة مخالفت با امير المؤمنين(ع)و نوشتن امّ سلمه و امّ الفضل بنت الحارث ماجرا را به حضرت امير المؤمنين(ع)و بيرون شدن آن حضرت به قصد بصره و دفع مواد شرّ و فتنه و مقاتلۀ طلحه و زبير با عثمان بن حنيف كه از جانب امير المؤمنين على(ع) حكومت بصره داشت و رفتن حضرت امام حسن(ع)و مالك اشتر به كوفه به جهة استمداد،و آمدن چندين هزار نفر از لشكر كوفه به امداد حضرت امير المؤمنين(ع)و پيوستن آنها به آنحضرت در موضع ذيقار،و پيوستن عساكر يمن و غيره به قولى به آنحضرت،و آمدن به بصره و در گرفتن جنگ معروف به جنگ جمل(زيرا كه عايشه در اين جنگ بر شتر سوار بود)در موضع خريبه كه موضعى است در بصره در دهم جمادى الاخره اينسال و كشته شدن طلحه در اين جنگ به تير مروان حكم،و پشيمان شدن زبير از فراهم آمدن اسباب جنگ با امير المؤمنين(ع)،و رفتن او به وادى سباع و كشته شدن در آنجا به دست عمرو بن جرموز،فتح كردن عساكر امير المؤمنين(ع)در جنگ جمل،مراجعت عايشه به مدينه به حكم امير المؤمنين(ع)منصوب شدن عبد اللّه بن عباس به ولايت بصره،عزيمت امير المؤمنين عليه السّلام از بصره به كوفه روز شنبه شانزدهم رجب،و ورود به كوفه،از وقايع اينسال به عقيده ابن اثير قصد كردن خوارج است سجستان را،به اين معنى كه پس از جنگ جمل حسكة بن عتاب الحبطى و عمران ابن الفضل البرجمى 1با جمعى بى‌سروپايان عرب به سجستان آمده استقلالى در اينجا بهمرسانيدند،مؤلف گويد خوارج بعد از جنگ صفيّن پيدا شدند،بهرحال امير المؤمنين(ع)عبد الرّحمن جرو الطّائى را به دفع ايشان مامور فرمود آنها او را بكشتند بعدها آنحضرت به عبد اللّه بن عبّاس نوشتند شخصى را به ولايت سجستان بفرستد او ربعّى بن كاس عنبرى را با حصين بن ابى الحرّ عنبرى فرستاد تا حسكه را كشتند و ولايت را ضبط كردند.رسالت طرّماح از جانب امير المؤمنين عليه السّلام به معاويه،كشته شدن محمّد بن حذيفه از دوستداران امير المؤمنين(ع)به دست هواخواهان معاويه پس از اسير شدن به دست لشكريكه به همراهى عمرو بن عاص در عريش با او تلاقى نمودند و او را گرفته بردند به شام و حبس كردند،و بعضى گفته‌اند محمّد بن حذيفه در جنگ صفين زنده بوده است،حكومت قيس بن سعاده 2در مصر بفرمان امير المؤمنين عليه السّلام كه بعد عزل شد و محمد بن ابو بكر به جاى او برقرار گرديد و او به مدينه بازگشت و با خلوص تمام خود را در صفين به خدمت امير المؤمنين(ع)رسانيد،و رفتن عمر و بن عاص با عبد اللّه و محمّد پسران او از فلسطين به شام و اتفاق نمودن با معوية، آمدن ابراز پسر مرزبان مرو 3خدمت امير المؤمنين(ع)بعد از وقعۀ جمل و اقرار كردن به صلح و فرمان دادن حضرت امير المؤمنين(ع)به او براى حكمرانى مرو و آنحدود و طغيان اهالى ان نواحى بر او و فرستادن امير المؤمنين(ع)خليد بن قرّه يا طريف الير بوعى را به نظم خراسان،فرمان امير المؤمنين(ع)