برگه:Montazem Naseri.pdf/۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
( ۱۲ )

رستم فرّخزاد از قِبَلِ پوران‌دخت که تازه پادشاهی عجم یافته بوُد جابان سردار را به ادقلی فرات و نرسی را به کسکر برانکیختن تمام دهاقین فرات را بر مقاتله با مُسلمین بیرون آمدن ابوعبیده ثقفی و مثنی از حیره تلافی فئتین بنمارق و مقاتله شدید و غلبه مسلمین و انهزام عجم و دهاقین اسیر شدن جابان رها نمودن ابوعبیده جابان را و این وقعه نمارق است مقاتله کردن ابوعبیدهٔ ثقفی و مثنی در سقاطیه کسکر با عجم و دهاقین بسرداری نرسی و غلبه مسلمین فرستادن رستم فرّخزاد جالینوس را بامداد نرسی ورود جالینوس به باقشیاتا امدن ابوعبیده به باقشیاتا و منهزم کردن مسلمین جالینوس و همراهانش را ورود جالینوس منهزماً بر رستم فرّخزاد و فرستادن رستم بهمن جاذویه را با سپاه فراوان و فیلهای جنکی و درفش کاویانی بمقاتلهٔ مُسلمین و نزول بهمن بر سر جسر و آمدن ابوعبیدهٔ ثقفی و مُسلمین بسوی آنها و مقاتلهٔ فئتین و شکست لشکر اسلام شهادت ابوعبیده و برادر او حکم بن مسعود و هفت امیر دیکر از مُسلمین مجروح شدن مثنی بن حارثه هلاک چهار هزار نفر از مسلمین بقتل و غرق کشته شدن ششهزار نفر از عجم و مخالفت با رستم فرّخزاد رجوع بهمن جاذویه بمداین این وقعه قسّ النّاطف است یعنی جسر کرفتن مثنی بن حارثه جابان و مردانشاه را و بقتل رساندن آنها نزدیک الیس فرات شنیدن عمر انهزام مُسلمین و شهادت ابو عبیده و جمعی دیکر را فرستادن عمر جریر بن عبداللّه بجلّی را با طایفهٔ بجیله و عصمة بن عبداللّه الضّبی را با جماعتی بامداد مثنی اجتماع سپاه عظیم نزد مثنی اطلاّع رستم فرّخزاد و فیروزان اینفقره را و فرستادن آنها مهران همدانی را بحیره تلاقی فئتین در بویب کنار فرات مقاتله شدید و غلبهٔ مُسلمین و بقتل رسیدن صد هزار نفر عجم و عقب کردن مسلمین آنها را تا طاق کسری رفتن مثنی بسوق الخنافس و سُوق البغداد در روز مبایعهٔ تجّار عجم و عرب قضاعه و تغلب و بقتل آوردن تمام اهل سُوق و تاراج غنایم و اموال این دو بازار حج نمودن عمر در این سنه و امر نمودن بجمیع عمّال خود که هر که را اسبی و سلاحی است در مدینه حاضر شوند اکر بمدینه نزدیک‌اند و بعراق روند نزد مثنی اکر بعراق نزدیک‌اند در این سنه قضاء با علّی بن ابیطالب علیه‌السّلم بُوده وفات ابی کبشه غلام حضرت رسُول ص وفات ارقم بن ابی الارقم اروپا  محاربهٔ قشون قیصر با خالد

سنه ۱۴ هجری سنه ۶۳۵ مسیحی

آسیا اجتماع مردم از اطراف در مدینه بحکم عمر بیرون رفتن عمر از مدینه بر سر آب ضرار و آنجا را معسکر نمودن برای فرستادن لشکر بعراق و مقاتلهٔ با عجم مشورت عمر با اصحاب حضرت رسُول ص در امارت شخصی کاردان و قابل اختیار نمودن عمر سعد بن ابی وقّاص را بتصدیق دیکران چون سعد عامل صدقات هوازن بود او را از آنجا خواست و حاضر شد و بعد از محاوره و نصایح او را بر سپاه عراق امیر نمود رفتن سعد بعراق اطلاّع مثنی از قدوم سعد و انتظار وی وفات مثنی بواسطهٔ جراحاتیکه در وقعه قسّ‌الناطف باو رسیده قبل از ورود سعد بیکروز ورود سعد بشراف اجتماع طایفهٔ اسد و کنده و سپاه مثنی با معن بن حارثه برادر مثنی نزد سعد که عدد لشکر اسلام بسی هزار رسید تزویج نمودن سلمی زوجه مثنی بن حارثه را رفتن سعد از شراف بعذیب و از عذیب بقادسیّه نزول وی میانهٔ عتیق و خندق بحوالی قنطره و قدیس متوقّف شدن در آنجا دو ماه فرستادن سعد سریه باطراف عراق و نهب و غارات بکسکر و انبار برای طعام و آذوقه لشکر اسلام تظلم اهل اطراف دجله و فرات بیزدجرد از تطاول لشکر اسلام مشورت یزدجرد ملک عجم با رستم فرخّزاد برای دفع مسلمین اجتماع سپاه عجم بامر یزدجرد در ساباط بسرداری رستم و فیروزان و جالینوس و مهران ابن بهرام الرّازی فرستادن سعد چند نفر از اشراف مسلمین را نزد یزدجرد بامر عمر رفتن ایشان نزد یزدجرد و مکالمه رسل با او و بی‌اعتنائی وی بآنها و مراجعت ایشان بیرون آمدن رستم و هرمزان و جالینوس از مداین با صد و بیست

هزار