این برگ همسنجی شدهاست.
در کنیسهٔ ما
او بزرگ و وحشتآور است و برای عظمت سابقش از او میترسند.
لزومی هم ندارد که آنها به ترس خود اذعان کنند زیرا بر اثر یک واژگونی اجتنابناپذیر و مسخرهآمیز، چیزی که در سابق عالیترین چیزها بود اکنون در صحنهٔ معبد به چیز رسوایی مبدل شده است. کاملاً طبیعی است که تصمیم به راندن او بگیرند، و باز هم کاملاً طبیعی است که پیشوایان مذهبی قادر نباشند تصمیم خود را به مرحلهٔ اجرا درآورند: آیا آنها نسبت به حیوان از خادم کنیسه، که شجاعانه برای روبرو شدن با خطر مسلح میشود، بیشتر بیگانه نیستند؟ بهر جهت گوئیا باید صبر کرد تا ویرانی کنیسه بپایان برسد و حیوان بیفایده در زیر آوار آن خرد و نابود شود.
ولی اگر حیوان، در در مصیبتی که بسر بنا میآید، باز جان بدر ببرد جا دارد از خود بپرسیم که آنگاه وی در کجا آخرین پناهگاه خود را خواهد گرفت؟
۲۰۰