برگه:MarghadeAgha.pdf/۴۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

داده اند، این طور متبرك نشده اند؟!

این حکایات گاهی برای او مضحك بود ، گاهی سبب تعجب او واقع می‌شد . همه آن پاره چوب را آقا می‌نامیدند. او می گفت :

«چماق» دیگران آن را احترام می‌کردند ، او فقط

دوست می‌داشت .

۴۲