برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
— ۶۰ —

مجلس پنجم

ملکا ما را از همه معاصی نگاه دار و توفیق طاعات و عبادات ارزانی دار یا الٓه‌العالمین غفر انک ربنا و الیک المصیر.

ای عزیز خلق عالم دو گروه‌اند: گروهی بیاد حق مشغولند، و گروهی بیاد خود. آنکه بحق مشغولست از خلق بیگانه است و آنکه بیاد خود مشغولست بحق نپردازد هرچه دون وی است همه حجابست، اگر نفس تست و اگر اسباب و عیال تست تا از همه دست نشوئی گرد درگاه حق نپوئی.

یکی پیش سلطان عارفان بایزید بسطامی رفت و گفت یا شیخ همه عمر در جستجوی حق بسر بردم و اند بار حج پیاده بگذاردم[۱] و چند دشمنان دین را در غزا سر از تن برداشتم، و چند مجاهده‌ها کشیدم، و چند خون جگرها خوردم، هیچ مقصودی حاصل نمیشود. هرچند بیشتر می جویم کمتر می‌یابم، هیچ توانی گفت که کی بمقصود برسم؟[۲]. شیخ گفت جوانمردا اینجا دو قدم گاه است:[۳] اول قدم خلق است و دوم قدم حق. قدمی برگیر از خلق که بحق رسیدی، مادام که تو در بند آن باشی که چه خورم که حلقم را خوش آید و چگویم که خلق را از من خوش آید[۴] از تو حدیث حق نیاید.

جوانمردا هر بازارگانی که با خلق کنی زیان کنی بازارگانی با حق کن تا همه سود کنی. حق تعالی میفرماید بنده بیچاره بقطرهٔ و


  1. و چند بار پیاده بادیه بگذاشتم.
  2. بچه رسم.
  3. دو قدم بیش نیست.
  4. که خلق از من کمتر آید.