این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
در آداب صحبت
— ۱۹۹ —
* * *
یکی از لوازم صحبت آنست که خانه بپردازی یا با خانه خدای در سازی
حکایت بر مزاج مستمع گوی | اگر خواهی[۱] که دارد با تو میلی | |||||
هر آن عاقل که با مجنون نشیند | نباید کردنش جز ذکر لیلی |
* * *
هرکه با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان درو اثر نکند بطریقت[۲] ایشان متهم گردد و گر بخراباتی رود بنماز کردن منسوب شود بخمر خوردن
رقم بر خود بنادانی کشیدی | که نادانرا بصحبت برگزیدی | |||||
طلب کردم ز دانائی[۳] یکی پند | مرا فرمود[۴] با نادان مپیوند | |||||
که گر دانای دهری خر بباشی | وگر نادانی ابله تر بباشی |
* * *
حلم شتر چنانکه معلومست اگر طفلی مهارش گیرد و صد فرسنگ برد گردن از متابعتش نپیچد اما اگر درهای هولناک پیش آید که موجب هلاک باشد و طفل آنجا بنادانی خواهد شدن[۵] زمام از کفش در گسلاند و بیش مطاوعت نکند که هنگام درشتی ملاطفت مذمومست و گویند دشمن بملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند
کسی که لطف کند با تو خاک پایش باش | و گر ستیزه برد در دو چشمش آکن خاک |