گوشهٔ جنوب شرقی ایران را برای خود (یعنی منطقه نفوذ خود) و فارغ از بیم دستاندازی روس بآن نقاط نگاهداشته و تأمین کنند و چون بعد از انعقاد عهدنامهٔ ائتلافی ۲۱ رجب ۱۳۲۵ در بعضی محافل انگلستان و هم از طرف بعضی از اعضای مجلس ملی آن مملکت اعتراضاتی در باب کوچکبودن سهم انگلیس یعنی منطقهٔ نفوذ خاص آنها که داخل خطی از بیرجند تا بندرعباس بود بعمل آمد دولت جواب داد که اقتصار بر این منطقه پس از مشاورات زیاد و مخصوصاً مشاوره با ریاست ارکان حرب هندوستان بود که لارد کیچنر رئیس آن اداره این خط را کشید. و گفت اگر یک وجب عقبتر یعنی رو بطرف مغرب و شمال اختیار کنید ما با تمامی قوا که در اختیار ما است از عهده مدافعه آن برنمیآئیم و فقط مهیا هستیم تا این خط دفاع کنیم البته در سواحل خلیجفارس روسیه منافع مخصوص انگلیسی را شناخت. نفوذ و تسلط روس در دربار بجائی رسیده بود که انگلیسها شبهه داشتند که آنچه با دولت ایران کار دارند و آنچه مینویسند دولت ایران نخست از سفارت روس میپرسد و بعد جواب میدهد و لذا بقول یکی از رجال سیاسی، انگلیس فکر کرد که چرا باید برای جواب گرفتن از روس دولت ایران را واسطه قرار داد و پیش خود گفت من این قدر حقیر نیستم که باین واسطه متوسل شوم بلکه میتوانم مستقیماً به پترسبورگ مراجعه کرده و قراری در کار بدهم. این سوءظن شدید انگلیس که در واقع همهٔ ایران را در تحت نفوذ و تسلط بلکه تصرف آینده روس میپنداشت موجب تقویت افغانستان برضد ایران برای نگاهداری هرات شد که این شهر عاقبت بدست روس نیفتد و باعث خطر هند نشود و همچنین در مناقشات سرحد ایران و عثمانی بیشتر میل داشتند بعضی نقاط مهم بدست عثمانی بماند.
۶- آیا در جریان تاریخ مشروطیت و وقایع آن خارجیها کم یا بیش