ج- اوایل کم و بیش به صورت خرید بود. بنده به خاطر دارم در مورد املاک کرمانشاهش که در ناحیه کلهر بود. در آن زمان، دعوایی حقوقی راجع به این املاک بین ورثه داودخان امیر اعظم کلهر که قبلاً اسمش را بردم و بین ورثه وکیلالدوله معروف که خاندان پالیزی باشد، وجود داشت. این دعوا در عدلیه بود. رضاشاه که پالیزیها را وکیل مجلس کرده بود، به وسیله یک دلال سیاسی که او هم وکیل مجلس شده بود، دعوای پالیزیها را خرید و طبیعتاً با قدرتی که داشت در علیه حاکم شد. تمام آن املاک را که جزء دعوا بودند، متصرف شد و بعد نواحی دیگری را که جزء دعوا هم نبودند ضمیمهی آنها کرد. در ناحیه مازندران در واقع قیمتگذاری نبود. قدم به قدم سرپرستان املاک او پیش میرفتند و نواحی تازهای را متصرف میشدند و بعد هم ثمن بخسی به صاحبان اراضی میدادند که شاید یک صدم قیمت آن هم نبود.
س- ولی سعی میکردند به ظاهر جنبه قانونی داشته باشد.
ج- البته املاک را ثبت میکردند و صورت مالکیت به آنها میدادند. سرپرستهای املاک شاهی برای آنکه خدمتنمایی بکنند و عواید را بیشتر نشان بدهند، تعدی و ظلم بسیار به کشاورزان میکردند. روزی که رضاشاه از ایران رفت، بیش از یک هزار و پانصد پارچه آبادی داشت. اینکه آیا رضاشاه پولی و ارزی در بانکهای خارجی داشته در کجا و چه مبلغ بوده است؟ به اطلاع بنده هیچوقت معلوم و روشن نشد. ولی آنچه به صورت نقد در بانک ملی ایران داشت و علنی گردید هفتادودو میلیون تومان بود. اگرشما قدرت خرید این مبلغ را نسبت به زمانهای اخیر صدبرابر بکنید که خیلی بیش از صدبرابر است، ارزش آن به هفت میلیارد تومان میرسد. او این ثروت را از کجا آورده بود؟ با ماهانهی سی، چهل هزار تومان و حتی صدهزار تومان حقوق سلطنت که نمیتوان چنین مبلغی را پسانداز کرد. متأسفانه ایشان هم از بودجهی وزارت جنگ و هم از شهرداری تهران، هم از امور بازرگانی و هم از وجوهی که از اشخاص میگرفت، به صورتهای مختلف بر ثروت خویش اضافه میکرد، کارخانهدار درجه اول ایران و مهمانخانهدار درجهی اول ایران شد و مستغلات زیادی در تهران و مازندران داشت. این