برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۷ –

وزیر دارای و آقای سیدباقرخان کاظمی وزیر خارجه و بنده وزیر فرهنگ بودیم، اعضای دیگر هیئت ما تا آنجا که به خاطر دارم دکتر متین دفتری، مهندس حسیبی و دکتر شایگان بودند. ریاست هیئت ما را وارسته وزیر دارایی بر عهده داشت. در آنجا پس از مذاکرات و تعارفاتی که بعمل آمد، هیئت نمایندگی انگلستان پیشنهادی عرضه کردند مبنی بر اینکه یک نوع ملی شدن را قبول دارند و برای اداره‌ی امور نفت یک شرکت ایرانی تشکیل شود، ولی آن شرکت اختیارات و نمایندگی را به یک شرکت انگلیسی بدهد که مانند یک چتری بر سر آن باشد و بتواند امور مربوط به اداره و استخراج و فروش نفت را در دست داشته باشد. هیئت نمایندگی ایران این پیشنهاد را رد کرد و دکتر مصدق به آنها گفت: «که ما یک نوع ملی شدن را قبول نداریم، ملی شدن را به معنی حقیقی آن میخواهیم».

بنده به خاطر دارم در شبی که ضیافتی به احترام آنها در کاخ نیاوران داده میشد، در آن مهمانی نطق نماینده ایران را در برابر آن آقایان بنده کردم. من به هاریمن خطاب کردم و گفتم: «شما نماینده یک دولت دموکرات و آزادیخواه هستید، با سوابقی که دولت شما با ما چه از دوره ویلسون و چه در دوران روزولت داشته، ما از شما انتظار داریم که وظیفه‌ی جهانی خود را با رعایت عدالت انجام بدهید». به استوکس هم گفتم: «شما نماینده حزب کارگر هستید. شما در گذشته همیشه ایران را به منزله سنگری برای حفظ منافع خود دانسته‌اید. من از شما سؤال میکنم که اگر ایران سنگری برای منافع شما بوده، چرا نمیخواهید این سنگر آباد و آزاد و محکم باشد و چرا باید یک خرابه باشد. ما جز این تقاضائی نداریم که از منابع ملی خودمان به نفع ملت ایران استفاده کنیم و با دنیای غرب هم روابط دوستانه در حدود استقلال خود داشته باشیم. شما که نماینده یک حزب کارگر هستید و خودتان در داخل کشورتان منابع متعددی را ملی کرده‌اید، چرا به این حق ایران توجه نمی‌کنید». این سخنرانی بنده خیلی آن شب مورد توجه نمایندگان ایران قرار گرفت و به آقای دکتر مصدق گزارش دادند و ایشان روز بعد به من گفتند: «شما ریاست هیئت نمایندگی ایران را به عهده بگیرید». بنده خدمت ایشان عرض کردم وزیر معارف را به این کار چه‌کار. این کار یا باید بر عهده‌ی وزیر دارایی باشد یا وزیر دادگستری و یا