برگه:Jondi Shapour Magazine, no. 1.pdf/۴۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱. من آل محمد (ص) و لو ظهر لوفی بما دعاکم إلیه، ... »[۱] «زید عالم و راستگو بود و شما را به خود دعوت نمی‌کرد بلکه شما را به رضا (پسندیده) از آل محمد (ص) دعوت می‌نمود و اگر پیروز می‌شد حتماً به آن که شما را به آن می‌خواند وفا می‌کرد...»

به هر روی، علویان از حادثهٔ زید بسیار متأثر شدند. امام صادق (ع) از خبر شهادت زید به‌شدت و آشکارا محزون شد و به‌گفتهٔ ابوخالد واسطی، اموالی را میان خانوادهٔ شهدای همراه زید قسمت کرد.[۲]

۳. خلفا و هیأت حاکمه: تبعات قیام زید، امویان را در مرحلهٔ اول نسبت به این مسئله به‌شدت حساس کرد، چنانکه با شروع تحرکات یحیی بن زید در خراسان، به‌سرعت برای دفع او اقدام نمودند. عباسیان نیز پس از رسیدن به قدرت یعنی ده سال پس از شهادت زید، با شناختی که از کانون قیام‌های زیدی داشتند، هرگونه حرکتی را با شدت تمام سرکوب می‌نمودند. یکی از بسترهای اجتماعی گسترش زیدیه را در سال‌های نخست ظهور آن، باید خاندان و نوادگان امام حسن مجتبی (ع) دانست. عباسیان با توجه به آشنایی دیرینه‌ای که با بنی‌الحسن داشتند و در سال‌های آخر خلافت اموی با آن‌ها در برانداختن امویان هم‌عهد شده‌بودند، پس از به قدرت رسیدن برای ریشه‌کن کردن آن‌ها تلاش فراوان نموده و دست به جنایت‌های پیاپی زدند. چنانکه به‌محض خبردارشدن از اولین تحرکات و قیام جدی توسط بنی‌الحسن، منصور دوانیقی اقدام به تعقیب و شکنجهٔ آن‌ها نمود تا مجالی برای حضور احتمالی آن‌ها در عرصهٔ سیاسی باقی نگذارد. به‌گفتهٔ یعقوبی، منصور در سال ۱۴۰هـ پس از اینکه حج را به‌جا آورد، عبدالله بن حسن، پدر نفس زکیه را به‌همراه جمعی از


  1. الکلینی، الکافی، ج۸، ص ۱۴۲.
  2. مفید، تص حیح اعتقادات الامامیة، ج۲، ص ۱۷۳.