یکی از مهم ترین خطوط مشخصۀ هر گروهی که در تکاپوی بدست گرفتن قدرت ،است مبارزه ای است که در جهت جذب و تسخیر آرمان های روشنفکران سنتی می کند. هر قدر آن گروه اجتماعی روشنفکران ارگانيك»، خود را بیشتر رشد داده باشد، به همان اندازه جذب و تسخیر روشنفکران سنتی را سریع تر و مؤثرتر انجام می دهد.
رشد بسیار زیادی که در زمینه فعالیت سازمان دهنده مدرسه ( به معنی وسیع (کلمه در جوامعی که از دنیای قرون وسطائی بیرون آمده اند، انجام شده است، نشان می دهد که در دنیای مدرن، دسته ها و نقش های روشنفکری تا چه اندازه اهمیت دارند. همانطور که سعی شده است که « ظرفیت کار فکری » هر فرد را عمیق تر و گسترده تر کنند ، همان طور هم کوشش شده است که تخصص ها را زیادتر و دقیق تر کنند. این مسئله از ارگانیسم مدرسه ای با درجات مختلف گرفته تاآنهایی که برای ارتقاء آنچه را که « فرهنگ عالی» می نامند وقف شده اند در تمامی زمینه های علم وفن بچشم می خورد.
مدرسه ابزاری است برای ساختن روشنفکر به درجات مختلف. پیچیدگی نقش روشنفکری در کشورهای گوناگون را می توان بطور عینی در تعداد مدارس تخصصی آن مملکت و سلسله مراتبی بودنشان خلاصه کرد. یعنی هر اندازه دامنه مدرسه وسیع تر باشد و هر چقدر درجات عمودی آن بیشتر- به همان میزان دنیای فرهنگ و تمدن پیچیده تر می شود. می توان مورد مقایسه ای در زمینه فن و صنعت به دست داد درجهٔ صنعتی بودن هر کشوری معین می شود از راه تجهیزات آن کشور در ساختن ماشین هایی که خود ماشین های دیگر می سازند و نیز در ساختن ابزار دقیق و دقیق تر برای ساختن ماشین و ابزاری که ابزارهای قبلی را می سازند والخ ... کشوری که مجهزتر است تا ابزار برای آزمایشگاه دانشمندان بسازد و ابزاری بسازد که ابزار قبلی را کنترل کند، می تواند به عنوان پیچیده ترین سازمان در زمینه فنی صنعتی و متمدن ترین کشورها و . . . الخ به شمار آید. برای تربیت روشنفکران و مدارسی که به این تدارك اختصاص دارند نیز وضع از همین قرار است. مدارس را می توان به بنگاه های «فرهنگی عالی» تعبیر کرد.
حتی در این زمینه نیز کمیت را باید از کیفیت جدا نمود. ممکن نیست که ایجاد رشته های تخصصی بسیار دقیق فنی - فرهنگی، به دنبال خود توسعه هرچه بیشتر تعلیمات ابتدائی و حد اكثر تقاضا را برای باز کردن درجات تحصیلی حد واسط