پرش به محتوا

برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۱۷۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

زادگاه‌های روشنفکری
۱۶۹
 

ذهنی می جنگد. مبارزینی که امروز در کوهستان ها و جنگل های گوشه و کنار دنیا می جنگند همه ریشه روشنفکری دارند و به خاطر هیچ طبقه ای نمی جنگند و هیچ طبقه ای هم پشتیبانشان نیست. روشنفکران در شرایط مختلف اقتصادی و اجتماعی به قصد برقراری حکومت عدل قیام می کنند و تابع شرایط زمانی و مکانی خود نیستند. از آسیا و آفریقا همانطور بر می خیزند که از اروپا [...] فرق روشنفکر با پرولتاریا در همین است که پرولتاریا می ماند اما روشنفکر پیش می رود. و به این دلایل است که روشنفکر اگر چه ممکن است پیشاپیش مبارزات طبقاتی قرار بگیرد ولی باید منافع خود را مستقل از منافع همه طبقات بداند. که او اگرچه به هر حال از طبقه برخاسته است اما متعلق به هیچ طبقه ای نیست. روشنفکری مثل گاندی چنین وضعی را داشت. از هیچ طبقه معینی حمایت نمی کرد و نمی خواست طبقه ای را براندازد و طبقه دیگری را جانشین آن کند. فقط به جامعۀ ایده آل خود نظر داشت و به همین دلیل بود که بینش او از استقلال، کامل ترین بینش ممکن است. مبارزین واقعی جهان سوم هم نبردشان بر پایۀ منافع هیچ طبقه ای استوار نیست و فقط به خاطر دل خود می جنگند.»[۱]

اگر مختصر اهمالی را که نویسنده سطور بالا از نظر طبقاتی در کار روشنفکران روا داشته، معارض تعریفی ندانید که در سابق امر با تکیه به آراء دیگران از روشنفکر کرده ام- گمان می کنم اکنون می توان پرداخت به مقدمات ظهور روشنفکر به معنی امروزی اش. و می دانیم که این مقدمات بلافاصله پس از اولین تماس های با فرنگ ایجاد شد.


  1. نقل شد از صفحات ۲۲ و ۲۴ مجلۀ «نگین» شماره ۳۸-۲۱ تیر ۱۳۴۷، از مقاله «شیح جدید و شنفکران» به قلم فریدون فاطمی.