برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۱۰۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

 

کاملا از بین بروند. و در نتیجه هر نوع ابتکار را با ابتذال خنثی می کنند و آنرا در زمان و مکان رقیق می سازند.

باید توجه داشت که در آمریکا، روشنفکران سنتی، بيك معنى وجود ندارند و از آنجا تفاوتی در تعادل عمومی روشنفکران ناشی می شود. در آنجا بر مبنای صنعت و تمام روبناهای مدرن، روشنفکران بطور وسیع و انبوهی پیدا شده اند. لزوم تعادل از این ناشی نمی شود که باید روشنفکران ارگانیک را با روشنفکران سنتی که به عنوان دسته ای متبلور و دشمن هر نوع تجدد خواهی در آنجا وجود خارجی ندارد- در هم کرد؛ بلکه از این ناشی می شود که در ظرف فرهنگ واحد ملی، می بایستی انواع مختلف فرهنگ هائی را که مهاجران باسنت های ملی گوناگون با خود آورده اند، در هم ذوب نمود. نبودن يك ته نشست وسیع از روشنفکران سنتی - آنطور که در کشورهایی که تمدن باستانی دارند موجود است - ازيك طرف، تاحدى وجود تنها دو حزب بزرگ سیاسی را توضیح می دهد که در واقع می توانند به آسانی یکی شوند (با فرانسه مقایسه کنید و نه تنها در زمان بعد از جنگ که ازدیاد احزاب يك پدیده عمومی شده است) و از طرف دیگر بالعکس، تا حدودی ازدیاد غیر محدود فرقه های مذهبی را روشن می سازد؟

پدیده جالب دیگری را که می توان در ایالات متحده بررسی کرد، پیدایش تعداد حیرت انگیز روشنفکران سیاه پوست است که فرهنگ وفن امریکارا جذب می کنند. برای پی بردن به تأثیر غیر مستقیم این روشنفکران سیاه پوست به روی توده های عقب مانده افريقا ونيز تأثیر مستقیم آنان باید بتوان یکی از این دو فرضیه را تحقیق کرد:

۱-اول اینکه توسعه طلبی امریکا، از این سیاه پوستان سنتی، به عنوان عاملان خود برای بدست آوردن بازارهای آفریقا و گسترش تمدن خاص خودشان استفاده کند (چیزی شبیه به این بوقوع پیوسته است منتها من از اهمیت آن اطلاع درستی ندارم)

۲- دوم اینکه مبارزه برای وحدت مردم آمریکا به حدی وخیم شود که سیاهان مهاجرت کنند و مستقل ترین و نیرومندترین عناصر روشنفکری آنان


۱. گمان می کنم که بیشتر از دویست تا از این فرقه ها را مشخص کرده اند . با فرانسه مقایسه کنید و با جنگ های سختی که برای وحدت مذهبی و اخلاقی مردم فرانسه بعمل آمد.

(یادداشت گرامشی)