پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۲۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کراسوس[۱] به بروندوسیوم[۲] رسیده اگرچه دریا بسیار طوفانی بود. ولی چون او بسیار شتاب داشت به انتظار نایستاد و با آنکه نزدیک به کنار راه می‌پیمود، بسیاری از کشتیهای جنگی خود را از دست داد.

چون با بازمانده سپاه به خشکی رسید آهنگ گالاتیا[۳] کرد و در آنجا با دیوتاروس[۴]


  1. Crassus در قرن سیم پیش از میلاد دولت روم به اوج نیرومندی رسیده کسانی همچون یولبوس قیصر و پومپیوس و کراسوس و اوکوستوس و آنتونیوس سررشته‌دار آن گردیدند.
  2. Brundusium یکی از بندرهای ایتالیای باستان
  3. Galatia یکی از سرزمینهای آسیای کوچک.
  4. Deiotarus گویا همان است که در داستان پومپیوس هم نام او را برده.

از همان زمان است که با ایران هم به کشاکش و جنگ برمی‌خیزند و نخستین جنگ همین داستان کراسوس است که در اینجا یاد کرده می‌شود. کراسوس از یک خاندان کهن و بزرگی بوده و در میان رومیان کمتر کسی به توانگری او بود. پس از پیش‌آمدهای بسیاری با قیصر و پومپیوس سه تن دست به هم داده فرمانروایی روم را با آن بزرگی که بود از آن خود ساخته بودند و چون قیصر شهرگشاییهای بسیاری در غرب اروپا کرده و پومپیوس نیز در آسیای کوچک بر دشمن بزرگ روم که مثرادات پادشاه پونتوس باشد فیروزی یافته بود کراسوس به هم چشمی آنان کوشش داشت که وی نیز هنرهایی نماید و چون در بخشی که خاک روم را در میان خود کرده سوریا هم به سهم او افتاده بود از این جهت چشم به آسیا دوخته آرزو داشت که ایران و هند را سراسر به دست آورده تا کنار اقیانوس پیش برود و احمقانه این آرزوی خود را پیاپی بر زبان می‌آورد و با آنکه این زمان سال او شصت بود و خواهیم دید که چگونه به آرزوی خود رسید.