پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۲۹۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

این پیام هنگامی به آلکساندر رسید که برای فرمان حمله دادن آماده می‌شد و چون پیام را شنید گفت به پارمنیو بگویید شما گویا هوش خود را از دست داده‌اید یا از سختی کار جنگ این در نمی‌یابید که سپاهیان اگر از جنگ فیروز درآمدند نه تنها مالهای خودشان مالهای دشمن نیز به همراه ایشان خواهد بود و اگر فیروزی نیافتند در این حال باید در میدان جنگ کشته شوند و هرگز نیازی به مال و بنه و این گونه چیزها نخواهند داشت.

در این روز الکساندر خطابه بسیار درازی برای تسالیان و دیگر یونانیان خواند و آنان با آوازهای بسیار بلند پاسخ داده از او درخواستند که آنان را بر سر ایرانیان بکشاند. الکساندر با دست چپ نیزه خود را بلند کرده دست دیگر را به سوی آسمان دراز نموده از خدایان چنین درخواست که اگر او را به راستی پسر زئوس می‌شناسند یاری خودشان را از یونانیان دریغ ندارند و آنان را نیرومند گردانند. این سخن را کالستینس[۱] می‌نویسد.

در این هنگام آریستاندر کاهن که جامه بلند سفیدی در بر و تاج زرینی بر سر داشت و پهلوی الکساندر سوار بود ناگهان عقابی را در آسمان در بالا سر الکساندر نشان داد که رو به سوی سپاه دشمن در پرواز بود. سپاهیان از دیدن آن مرغ به هیجان آمدند و همدیگر را تحریک کردند که به یک ناگاه سوارگان از جا جنبیده تاخت سختی بردند. نیز فوج‌های پیادگان از پشت سر به جنبش درآمدند. لیکن پیش از آنکه اینان به صف یکم سپاه دشمن برسند و زدوخورد آغاز نمایند ایرانیان خود را پس کشیدند.

الکساندر به تندی از دنبال آنان تاخت و این دنبال کردن گریختگان او را به میان رزمگاه کشانید آنجا که خود داریوش ایستاده بود. الکساندر او را از دور می‌دید که مردی خوش‌رو و بلندبالائی بر روی گردونه بلندی ایستاده و سوارگان که پاسبانان خاص او و از بهترین جنگجویان بودند از هر سوی گرد او را فراگرفته‌اند.

ولی فشار الکساندر بر گریختگان چندان سخت بود که آنان را بر دیگران که هنوز از جای خود تکان نخورده بودند فشرده برای هیچ کسی مجال دست گشادن و جنگ کردن نداد. مگر اندکی از دلیران و بی‌باکان که ایستادگی کرده و همگی آنان کشته شدند و تنهای ایشان روی‌هم ریخته زیر پای اسبها جان سپردند.

داریوش که این زمان می‌دید همه چیز را باخته و دسته‌ی سوارگانی که در پیش روی او به


  1. Caleisthenes مورخ معروف