این است که این نسبت را باور نباید کرد.
***
در اینجا باید چند نکته را بازنمود:
نخست در ترجمه تا توانستهام از عبارتهای اصل کتاب پیروی نمودهام مگر در جایی چنین پیروی درست در نمیآمده و عبارت دارای معنای نامفهومی میشده.
دوم - نامها را - چه نامهای آدمیان و چه نامهای دیگر - در زیر صفحه با حروف لاتین نوشته درباره برخی از آنها شرحی را که میبایست دادهام.
سوم - درباره برگردانیدن نامها از حروف لاتین به فارسی که هر ترجمانی به دشواری میافتد و بارها در این باره لغزشها از ترجمانان روی داده و ما امروز غلطهای بیشماری را از این رهگذر در دست داریم شیوهای را که من پیش گرفتم در اینجا شرح میدهم:
۱ - نامهای یونانی و رومی و هر نام دیگری را که ایرانی نبود بدانسان که در لاتین است در فارسی آوردم بیآنکه هیچگونه تغییری بدهم. در ایران و دیگر کشورهای شرقی این رسم پیدا شده که نامهای یونانی و رومی یا هر نام دیگری را که یونانیان و رومیان در کتابهای خود آوردهاند از روی قاعده الفبای فرانسه یا انگلیسی میخوانند مثلا کلمه Lydia را که نام کشوری در آسیای کوچک بوده از روی قاعده الفبای فرانسه «لیدیا میخوانند و نام Antalcidas را که یکی از یونانیان در دربار اردشیر دوم هخامنشی بوده و صلحی میانه اسپارتا و ایران به دستیاری او انجام گرفته. که به نام وی مشهور است «انتالسیداس» مینگارند.
با آنکه خود یونانیان آنها را «لودیا» و «آنتالکیداس» میخواندهاند.
زیرا در الفبای یونانی Y صدای «او» و C صدای «ک» را داشته است. نام Caeser را که از باستان زمان در ایران «کیسر» خواندهاند و شکل عربی آن که «قیصر» باشد کتابهای ما را پر کرده تازه کسانی به پیروی زبان فرانسه آن را «سزار» مینگارند.
صد غلط ازاینگونه در کتابهای مؤلفان امروزی میتوان پیدا کرد. کار به جایی رسیده که نامهای پادشاهان و سرداران ایرانی که در زمانهای باستان به زبان یونانی یا رومی رفته و در قرنهای اخیر از آنجا به زبانهای اروپایی درآمده ایرانیان آن نامها را از روی قاعده الفبای فرانسه بر زبان میرانند.
مثلا کلمههای Cyrus و Scyth و Cambyses را سیروس و کامبیز وسیت میخوانند با