پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۲۴۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

نیرنگ خود را شبانه به کار زده این هنگام فیروزمند گردیده باشد و چون بدین‌سان آفتاب دمیدن گرفته لشکریان او شعاعهای آفتاب را که از بالای پرستشگاه الیوسیس[۱] می‌تافت تماشا نمودند تو گویی همگی دل خود را باختند.

خود اسفودریاس نیز چون دید که شب را از دست داده و کار سخت گردیده دیگر جرأت نکرده همان جاها را تاراج نموده به ثیسپیای بازگشت.

آتنیان چند تنی را برگزیده برای شکایت از این کار به اسپارت فرستادند ولی اینان چون به آنجا رسیدند نیازی به شکایت ندیدند.

زیرا قاضیان را دیدند که اسفودریاس را به محاکمه کشیده‌اند و دنبال می‌کنند.

خود اسفودریاس چون محاکمه را به زیان خود می‌دید ایستادگی نتوانست زیرا همه مردم شهر به دشمنی او برخاسته بودند چرا که نمی‌خواستند در برابر یک چنان کار بیهوده‌ای که انجام نیز نگرفته خود را دشمن صلح و آرامش نشان داده آتنیان را از خود برنجانند.

اسفودریاس را پسری به نام کلیونوموس[۲] بود که بسیار زیبا و با آرخیداموس[۳] پسر اگیسیلاوس رابطه دوستی بس استواری داشت.

آرخیداموس از این گرفتاری پدر دوست خود سخت اندوهگین بود ولی هیچ‌گونه یاوری نمی‌توانست زیرا اسفودریاس از بدخواهان معروف پدرش به شمار می‌رفت.

از آن سوی کلیونوموس اشک در پیش دوست خود ریخته دست از التماس برنمی‌داشت.

زیرا می‌دانست که سخت‌ترین دنبال‌کننده پدر او اگیسیلاوس می‌باشد.

این بود آرخیداموس ناگزیر گردیده پس از آنکه سه روز دنبال پدر خود افتاده جرأت گفتگو نمی‌کرد سرانجام چون روز اجرای حکم بسیار نزدیک شده بود ناچار گردیده چگونگی را نزد او بازنمود.

اگیسیلاوس اگرچه از داستان دوستی پسر خود با پسران اسفودریاس از نخست آگاه بود و اینکه او را منع نمی‌کرد برای آن بود که مردم پسر اسفودریاس را از نخست با دیده نیکی می‌دیدند و برای آینده او امیدواری داشتند و این هنگام در پاسخ پسر خود وعده آشکاری نداده خون‌سردانه گفت:


  1. Eleusiss و آرامش نشان داده آتنیان را از خود برنجانند.
  2. Cleonymus .
  3. Archidamuse