پرش به محتوا

برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۲۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

برای این کار هم سی تالنت خرج دریافت. و چون از آنجا حرکت کرد در میان راه توماری از حکمرانی اسپارتا به او رسید که او را گذشته از سرداری در خشکی به فرماندهی دریا نیز برگزیده بودند.

چنین احترامی درباره کسی جز او کرده نشده بود. خود او این زمان برگزیده‌ترین مرد به شمار می‌رفت و چنانکه ثئوپومپیوس[۱] گفته این احترام و پایگاه را در سایه شایستگی و برازندگی خود می‌یافت نه در نتیجه زور و نیرو.

ولی او خطایی را مرتکب شد و آن اینکه پیساندیر[۲] را به فرماندهی کشتیها برگماشت. با آنکه کسان دیگری فراوان بودند و در این کار او نه سود توده را بلکه رابطه خویشاوندی خود را رعایت می‌کرد و بیش از همه دل زن خود را می‌جست که خواهر پیساندیر بود.

و چون او لشکر را به سرزمین فارنابازوس برد در آنجا هم آذوقه فراوان بود و لشکر آسایش یافتند و هم خود او پولهای بسیاری فراهم آورد. از آنجا روانه سرحدهای پافلاقونیا[۳]گردیده گوتوس[۴] پادشاه آنجا را به همدستی یونانیان کشانید و این کار را او با دلخواه خود پذیرفت. زیرا از پاکدلی و نیکی اگیسیلاوس متأثر گردیده بود.

سپئردات[۵] از هنگامی که از نزد فارنابازوس آمده بود همیشه در چادر آگیسیلاوس پاسبانی او را می‌کرد و در همه جا همراه او بود. او را پسری هم بود بسیار زیبا که میگاباتیس[۶]نام داشت و اگیسیلاوس او را به زنی به کوتوس داد. سپس یک هزار سواره و دو هزار پیاده سبک ابزار همراه برگرفته از آنجا به فروگیا بازگشته و در آنجا سرزمینهای فارنابازوس را به چپاول پرداخت. چه او یارای آنکه در میدان روبه‌رو بشود نداشت و به پاسداران شهر نیز اطمینان نمی‌کرد و این بود که چیزهایی گرانبهای خود را برداشته همیشه از جایی به جای می‌رفت و جز یک دسته سپاهی بر گرد سر خود نداشت تا هنگامی که سپئردات به همدستی هریپیداس[۷] اسپارتی بر لشکرگاه او دست یافته همگی دارائیش را از دستش ربودند.

این هریپیداس مرد سختی بود و به مال تاراجی آزمندی بی‌اندازه می‌نمود، چنان‌که کسان


  1. Theopompus
  2. Pisander
  3. Paphlagonia
  4. Gotys
  5. همان است که در پیش گفته که لوساندیر چون به هلسپونت رفت در بازگشت او را همراه آورد و او یک‌تن از سرکردگان ایرانی بود که از فارنابازوس رنجیده و از او روگردان شده بود.
  6. Megabates
  7. Herippidas