از هیچ راهی خبر مرگ او پراکنده شود و اینان خبر مرگ او را چنان پوشیده داشتند که کسی از دشمن یا از خود همدستان یونانی آگاه نشد و این بود که یونانیان آسوده و بیگزند به خانهی خود بازگشتند و این بود که فانودیموس گفته:
کیمون هنوز تا سی روز پس از مرگ خود سرداری یونانیان را عهدهدار بود.
پس از مرگ او هیچ سرداری از میان یونانیان کار مهمی در برابر ایرانیان انجام نداد، بلکه پیشوایان به جای کوشیدن به زیان دشمن عمومی خود همیشه با یکدیگر کشاکش داشتند و مردم را به دشمنی یکدیگر برمیانگیختند و کار را به آنجا رسانیدند که دیگر درخور آشتی نبود.
با این کشاکشهای خانگی یونان را از زور انداخته به ایران مجال دادند که شکستهای خود را بسته و آنچه را که از دست داده بود به جای بازآرد.
این راست است که اگیسیلاوس[۱] سپاهیان یونان را به آسیا کشانید، ولی این کار او بسیار دیرتر بود و آنگاه اگرچه او اندک جنگی با سرکردگان پادشاه ایران بر سر بندرها کرده بر آنان چیره درآمد، ولی دیری نکشید که در سایه نبردهای خانگی که دوباره درگرفته بود او را بازپس خواندند و او بیآنکه کاری را به انجام برساند بازگشت.
بدینسان گماشتگان پادشاه ایران آزاد گردیدند که از شهرهای یونانی در آسیای کوچک که همپیمانان لاکیدومنیان بودند هر باجی که میخواهند بگیرند.
ولی در زمان کیمون هرگز یک سواری نمیتوانست جلوتر از پنجاه میلی کنار دریا بیاید.
یک گوری در آتن که به نام کیمون خوانده میشود میرساند که جنازه او را به شهر خود آوردهاند. ولی مردم کتیوم هم گوری را در آنجا احترام کرده و آن را گور کیمون میخواندند.
- ↑ داستان او خواهد آمد.