این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
دیباچه
یکی از باستانیترین علوم تاریخ را باید شمرد. «داستانها و سرگذشتهای گذشتگان را نگهداشتن» که ما آن را تاریخ مینامیم رسمیست که آدمیان از باستانترین زمانها داشتهاند.
لیکن تا قرنهای بسیار یگانه راه این کار به یاد سپردن و زبان به زبان بازگفتن بوده که هر حادثه شگفتی که روی میداده قرنها آن را پیشه خود ساخته از این راه روزی در مییافتهاند چنانکه نمونههای آن تا زمان ما بازمانده.[۱] تاریخهایی که در دست ما هست در بسیاری از آنها
- ↑ در آذربایجان این رسم معروف است که هر حادثه شگفتی که روی میدهد. مثلا جوانی دل به زنی باخته راز او از پرده بیرون میافتد و جانفشانیها ازو دیده میشود یا کسی در جنگ یا در هر پیش آمد دیگری دلیری از خود مینماید کسانی بیدرنگ آن حادثه را به شیوه عامیانه خود به شعر درآورده در بزمها و قهوهخانهها با آواز و سرنا میخوانند. این کسان را در تبریز «عاشق» میخوانند و تا بیست و سی سال پیش دسته معروفی بودند ولی رفتهرفته کمتر شدهاند. باید دانست که اصل این رسم در ارمنستان بوده و از آنجا به آذربایجان رسیده. زیرا در ارمنستان این کار بسیار معروفتر بوده و رواج بسیاری داشته که صدها کس از این راه روزی میخوردهاند و راه و رسمی برای خود داشتهاند. برخی داستانها ازاینگونه شهرت بسیار دارد که چاپ یافته. از جمله داستان کوراوغلی و اصلی و کرم که هم در ارمنی و هم در ترکی چاپ شده است. پیداست که این رسم یادگار و نمونه کار آن کسان بسیاری است