وزیر بذات خود از این سه کس هیچیکی را نتوانستی گماشت، و غرض انوشروان آن بود تا دبیر هر نامی کی بجوانب بزرگ و اطراف نبشتی و خواندندی نکت آن در سر معلوم انوشروان میکرد و وکیل در از آنچ رفتی از نیک و بد به رستی مشافهه میگفتی و راه وجود مصالح بازمینمودی و نایب مال و معاملات نگاه داشتی و این هر سه مردمان اصیل عاقل فاضل زباندان سدید بودندی».
در باب این عبارت فارسنامه نخست گوییم، که لفظ «وکیل در» تصحیحی است، که طبعکنندگان کتاب حدسا بعمل آوردهاند. در نسخههای خطی در مورد اول «و کلیدر» و «کلید» نوشته شده است، و در مورد ثانی «و کلیدارو و «کلیدار» آمده است، و بر سیاق کلام عبارت از دو عنوان مختلف بودهاند.
اما در باب لفظ «ایرانمازغر» هم گوییم، که قابل بحث و تردید است، در نسخههای خطی فارسنامه «ایرانمازغر» نوشته شده است.
بدیهی است، که میان آغاز و انجام این عبارت فارسنامه تناقضی است. در اول سخن از «دبیر»، و نایب، و «بوذرجمهر» است، در آخر سخن از سه تن گماشته انوشروان میراند، و صلاحیت هریک را بنا بر اصلاحات انوشروان بیان میکند؛ آن سه رتبه عالیمنصب «دبیر» و «... ذار» («کلیدار» یا «و کلیدار»)[۱] و «نایب» بوده است.
به عقیده ما اغتشاش و فساد این عبارت از این راه پیدا شده، که در موقع ذکر
- ↑ آقای تاوادیا، در نامه که به من نوشته، این لفظ را نگیریذار nighiridhar دانسته است. به نظر من حدس ایشان کاملا قابل قبول است. آقای تاواریا گوید: در ازاء حرف یا، که در اصل آمده، در پازند علامت کسره مینویسند، چنانکه در فارسی هم چنین است. هر کسی از اشکال الفبای پهلوی آگاه باشد، میداند که بر فرض، که در این خط حرف یا را در کلمه مذکور ننوشته باشند، ساده ممکن بوده است آن را وکلیدار بخوانند.