برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بنا بر عقیده آقای اشتاین ۱فهرست یعقوبی از همه قدیمی‌تر است، زیرا که اولا ترتیب درجات و مقامات آن شبیه بترتیب درجات بزرگانی است، که به گفته نامه منسوب به تنسر مأمور انتخاب پادشاه بوده‌اند، و این مربوط بدوره مقدم بر اصلاحات دولت در زمان سلطنت کواذ اول می‌باشد. ثانیا-در میان سه فهرست فقط فهرست یعقوبی هیربذان هیربذ را از جمله صاحبان مناصب عالی می‌شمارد، که بعدها مقام و شغل او ضمیمه مقامات موبدان موبد شده است. سپس اشتاین به این نکته اشاره می‌کند، که فقط در فهرست یعقوبی از پاذگوسپان، که زیردست سپاهبذ بوده، سخن رفته است، و چنین نتیجه می‌گیرد، که در دوره مربوط به این فهرست فقط یک نفر پاذگوسپان در کشور بوده، که نایب سپاهبذ محسوب می‌شده است، و سپاهبذ هم تا زمان خسرو اول فقط یک‌تن بوده، و انوشیروان چهار تن را رتبه سپاهبذ داد. آقای اشتاین برای تأیید این نکته عبارتی از دینوری نقل می‌کند ۲. در این عبارت اسامی مشاهیر اشراف ذکر شده است، که بعد از وفات یزدگرد اول، برای محروم کردن اخلاف او از سلطنت، با هم اتفاق کردند از این قرار: وستهم سپاهبذ سواد (عراق و بابل)، که لقبش هزارفت بود؛ دیگر یزدگشنسپ، پاذگوسپان ۳... ؛ دیگر پیرگ، که مقامش همان مقام مهران



۱-مقاله سالنامه فوق الذکر، ص ۵۴ و ما بعد.

۲-گیرگاس Guirgass، ص ۵۷، نلدکه طبری ص ۹۶، یادداشت ۳ و نیز رک به بالاتر ص ۲۹۸.

۳-کلمه‌ای، که در متن پس از پاذگوسپان آمده، ظاهرا تحریف شده و درست خوانده نمی‌شود. گیرگاس بحدس آن را «پاذگوسپان الزوایی» خوانده است، ولی معلوم نیست درست باشد. (الزوایی استانیست در مغرب). هرتسفلد در گزارش باستان، ج ۴، ص ۵۷، یادداشت ۲، قرائت الاذرپتی el-adharpati یا الادرپایی el-adharpayi یعنی آذربایجان را پیشنهاد می‌کند. اشتاین تصحیح هرتسفلد را درست نمی‌پسندد (موزئون ص ۲۹-۱۲۸)، ولی بنظر من بیش از تصحیح گیرگاس قابل قبول است.