مباحث مفصلی مشتمل بر علوم طبیعی و جغرافیا و امور حقوقی و فقهی و غیره را، که موجب تفصیل اوستای ساسانیست، به خود هموار نمیکردند. از این گذشته چگونه میتوان باور کرد، که در طی چند سالی که ایران برای حیات و ممات خود با تازیان میجنگید، موبدان موفق به گرد آوردن ۲۱ نسک اوستا تدوین آن به الفبای پهلوی شده باشند، یعنی کتابی که طبق حساب وست دارای ۷۰۰/۳۴۵ کلمه بوده است، و سپس، در طی قرنی. که دچار تضییقات مادی و معنوی اعراب فاتح بودند، و هر روز به گوشهای رانده میشدند، و از نفوذ و قدرت آنان کاسته میشد، و پیروان آنها دین کهن خود را رها میکردند، فرصت اختراع الفبای جدیدی را، که امروز به الفبای اوستایی مشهور است، و نتیجه مطالعه دقیق و عالمانه فونتیک و اصوات زبان مقدس میباشد، یافته، و آنگاه ۲۱ نسک اوستا را باین الفبای جدید نقل کرده باشند! ؟ و نیز با این اوضاع و احوال، چگونه ممکن بود بتوانند در قرن بعد به ترجمه و تفسیر کلمه نسکها بزبان پهلوی بپردازند، که بحساب وست بیش از دو ملیون کلمه داشته است، و آنوقت از این ترجمه در قرن نهم میلادی، هنگامی که مؤلفان دینکرد خلاصه اوستای ساسانی را در کتاب خود میآوردند، قسمتهایی مفقود شده بود!
در بین مطالبی، که آبهنو از متون سریانی نقل کرده است، فقط در یک عبارت، آنهم طبق ترجمه خود او ۱۲، صریحا گفته شده است، که اوراد و ادعیه زردشتیان بخط ثبت نگردیده است. این عبارت مأخوذ از تاریخ شهادت یشوع سبران ۳است، که در حدود سال ۶۳۰ میلادی، یشوعیبه ۴نوشته است، و در آن چنین گوید، که یک نفر زردشتی، که از دین خود برگشته بود و از خاندان موبدان بود، «عادت داشت ادعیه و اوراد مجوسی را از دهان بیاموزد، زیرا سخنان و تعالیم
۱-ص ۱۹۴-۱۹۳، یادداشت ۲ از مقاله فوق الذکر.
۲-۱۸۰.
3- Isho sabhran
4- Isho'yabh