چو آن پوست بر نیزه بر دیدکی بنیکی یکی اختر افکند پی بیاراست آن را بدیبای روم ز گوهر برو پیکر وزش بوم بزد بر سر خویش چون گرد ماه یکی فال فرخ پی افکند شاه فروهشت زو سرخ و زرد و بنفش همیخواندش کاویانی درفش از آن پس هر آنکس که بگرفت گاه به شاهی بسر برنهادی کلاه بر آن بیبها چرم آهنگران برآویختی نو بنو گوهران ز دیبای پرمایه و گوهران بدان گونه گشت اختر کاویان که اندر شب تیره خورشید بود جهان را ازو دل پرامید بود ۱دیگر از مطالب شاهنامه چنین برمیآید، که درفش کاویان و تاج از جمله علامات شاهی بود ۲. در زمان جنگ اختر کاویان را پیش تخت شاه میزدند ۳. بفرمان شاه پنج موبد آن را پیشاپیش سپاه میبردند ۴، و در میدان جنگ به زیبندهترین پهلوانان میسپردند ۵.
ابن خلدون گوید ۶، که صورت طلسمی با اعداد و علائم نجومی بر درفش کاویان دوخته شده بود.
در جنگ قادسیه، بنا بر قول مسعودی ۷، این درفش گرانبها بدست عربی
۱-چاپ وولرس، ج ۱، ص ۴۸، بیت ۲۶۳ ببعد.
۲-ایضا، ج ۲، ص ۷۶۲، بیت ۱۴۱۵ و چاپ مهل،۷، ص ۳۸۸، بیت ۳۹۵ ببعد.
۳-وولرس، ج ۱، ص ۴۷۹، بیت ۷۵۰.
۴-ایضا، ج ۲، ص ۵۵۸، بیت ۶۵۵.
۵-ایضا، ج ۲، ص ۷۶۲، بیت ۱۴۱۵ و ما بعد. و ج ۲، ص ۸۵۳، بیت ۱۴۲۴ و ما بعد.
۶-چاپ کاترمر،۱۸، ص ۱۳۵؛ ترجمه دوسلان. de Slane در همانجا، ج ۲۱، ص ۱۵۸.
۷-مروج،۴، ص ۲۲۴.