رفتاری با زندانیان سیاسی، رفتار مستبدانه خسرو نسبت به زنانی، که آنها را جبرا از محل خود آورده، در حرمخانه نگاه میداشت، ظلم و تعدی به رعایا؛ وضع خراجهای گزاف؛ جمع خزاین از مال رعیت؛ جنگهای بیپایان؛ و بیوفایی نسبت بقیصر روم. صورت استنطاق را گشنسباسپاذ به خسرو داد و پاسخ مفصلی از جانب او به شیرویه آورد. این جواب شاه مخلوع، اگرچه غرورآمیز بود، ولی با مهارت از خود دفاع کرده، پسر را مورد ملامت قرار داده بود، که خیانت کرده و از معنی سؤالهای خود نیز آگاه نیست. به اعتقاد نلدکه ۱، تفصیل این استنطاق (اگر بتوان آن را به این نام خواند)، به نحوی که مورخان شرقی آوردهاند، چندان قابل قبول نیست، بلکه میتوان گفت، که این گفتگو را چندی بعد از قتل خسرو و شیرویه یکی از رجالی نوشته است، که کاملا در قضایا وارد بوده، و میخواسته است از خسرو دفاع کند. ولی باعتقاد من این روایت کاملا صحیح است و نمیتوان باور نمود، که در چنین موضوع بیسابقه، یعنی استنطاق پادشاه مخلوع، یکی از نویسندگان بصرف خیال قلمفرسایی کرده باشد.
باری بنا بر تواریخ عربی، خسرو با رخصت شیرویه بدست مهرهرمزد مقتول (و این همان است که در کتاب گمنام گویدی بنام نیوهرمزد موسوم است) و شیرویه برادران خود را، که ۱۷ تن بودند، بتحریک شمطا و سایر بزرگان هلاک کرد. اما با وجود این مؤلفان شرقی، که مأخذشان کتب پهلوی بود، با کتاب
ثعالبی، دینوری، صاحب نهایه و غیره هم با هم اختلافاتی این مطلب را آوردهاند. مطلب مذکور به اغلب احتمالات از کتاب تاجنامگ گرفته شده، که تفاصیل بسیاری راجع به مدت حبس خسرو پرویز و روابطی، که با شیرویه پسرش داشته، حاوی بوده است. رک گابریلی، رساله ابن المقفع (مجله ایتالیائی مطالعات شرقی،۱۳) ص ۲۱۲ و ۱۶-۲۱۵ و یادداشت ۱ ص ۲۱۶.
۱-طبری، ص ۳۶۳، یادداشت ۱.