برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۲۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مقام اول بود و برای حفظ پایگاه خود، پیوسته باربذ را، که رامشگری جوان و بنا بر قول ثعالبی از مردم مرو بود، از حضور شاهنشاه دور می‌داشت. اما باربذ حیلۀ کرد و آواز خویش را بگوش خسرو رسانید و از آن پس مقرب شد.

روایات موجوده اختراع دستگاههای موسیقی ایران را به باربذ نسبت می‌دهند ۱. در واقع، این مقامات پیش از باربذ هم وجود داشته، ولی محل تردید نیست، که این آهنگ‌ساز بزرگ تأثیر بسزایی در موسیقی ساسانی کرده است، و این موسیقی را هم منبع عمده موسیقی عرب و ایران بعد از اسلام باید شمرد و می‌توان گفت، که در ممالک اسلامی مشرق هنوز آثاری از الحان باربذ باقی است، زیرا که شرقیان در این رشته از صنعت بسیار محافظه‌کار هستند.

ثعالبی گوید، باربذ در ملاقات اول دستان یزدان‌آفریذ را برای خسرو خواند، بعد دستان پرتو فرخار را بسمع او رسانید ۲، که همان شادمانی را می‌بخشید، که توانگری از پس درویشی می‌بخشد، پس از آن دستان سبز اندر سبز را خواند و نواخت، چنانکه شنوندگان از آهنگ زار زار ابریشم رود و از زیر و بم سرود او مجذوب و مبهوت شدند. بگفته فردوسی سه دستانی، که باربذ در این محل خواند و نواخت، داذآفرید، و پیکارگرد و سبز در سبز بود.

سرودی به آواز خوش برکشید که اکنون تو خوانیش داذآفرید ۳ زننده دگرگون بیار است رود برآورد ناگاه دیگر سرود که پیکار گردش همی‌خواندند همی نام از آواز او راندند



۱-رضازاده شفق مقاله در خصوص باربذ در مجله ایرانشهر، طبع برلن، سال، ۳، ص ۶۱ و بعد، نوشته است،

۲-فرخار شهری است افسانه، که از جهت حسن صورت سکنه و وجود معبد بت‌پرستان در قصص و افسانه‌ها شهرت دارد.

۳-نام واقعی آن باید داذار آفریذ بوده باشد و این همانست، که ثعالبی آن را یزدان‌آفریذ نوشته است.