گنج او ۸۰۰ میلیون مثقال نقود جمع شده بود. و چون پادشاهی او بسی سال رسید، با وجود جنگهای طولانی و پرخرجی که کرد، میزان نقود او به ۱۵۰ میلیون مثقال بالغ گردید، که تقریباً معادل ۱۳۰۰ میلیون فرانک طلا است، و این علاوه بر غنایم جنگ بود. افزایش ثروت او در سالهای اخیر بسبب وصول بقایای مالیاتی بود، که بدون اندک ترحم و رعایتی از مردم میگرفتند. از این گذشته مبالغی کثیر بعنوان غرامت اموالی، که از خزانه او سرقت شده یا بطرق مختلفه تلف گشته بود، از مردمان گرفت.[۱]
بالجمله، روایاتی، که در منابع مختلفه راجع باحوال و اطوار خسرو پرویز نقل شده، هیچیک محرک محبت خواننده نسبت به او نیست. در خصال این پادشاه کینهتوز و درونپوش، و عاری از دلیری و شهامت، چیزی نمیتوان یافت، که کاملا شخص را به او علاقمند کند. اما اگرچه آزمند بود، امساک نداشت، در مواقع لزوم برای ابراز شوکت سلطنت و اظهار بزرگی شخصی خود، از بس تجمل فراهم میکرد و عجایب و غرایب نشان میداد، که دیده بینندگان خیره میشد. اگر بخواهیم بدرستی سنگینی بار رعیت را بدانیم، کافی نیست، که خرمنهای زر و سیم و جواهر را در گنجهای خسرو بنگریم، بلکه باید مبالغ هنگفتی را، که در راه عیش و عشرت خود و درباریانش بمصرف میرسانید، در نظر بگیریم. تنها چیزی، که عصر خسرو پرویز را ممتاز کرده است، همین شکوه و جلال دربار است، که در نفوس معاصران او تأثیری عجیب نموده است. هرچه مورخان ایران و عرب راجع به عظمت و جلوۀ دربار پادشاهان ساسانی از منابع قبل از اسلام نقل کردهاند، اکثر مربوط به دربار خسرو پرویز است. با مطالعه این روایات و ملاحظه نقوشی، که خسرو در کوه طاقبستان کنده است، میتوانیم تا اندازه باحوال این دوره، که آخرین عصر با عظمت تمدن ساسانی است، پی ببریم.
چون غیبگویان به خسرو گفته بودند، که اقامت تیسفون بر او نامبارک خواهد
- ↑ طبری، ص ۱۹۵۷. نلدکه، ص ۳۷۷.