پرش به محتوا

برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۵۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

ارمنی این عنوان ایرانی است)،[۱] و بازداران (شاهبان؟)،[۲] میرشکار (نخجیربذ)،[۳] و رئیس کل اصطبل (آخوربذ[۴] یا اخو سالار یا ستوربان)[۵]، و رئیس دربانان (دربان سردار)،[۶] و امثال آن. به‌طوری‌که ظاهراً در بندهشن ایرانی دیده می‌شود، مقامی نیز وجود داشته بنام کستیگبان سردار، که وظایف و حدود اختیارات آن درست معلوم نیست.[۷] جماعتی از نگاهبانان پادشاه، که پشتیگبان نام داشتند[۸]، تحت ریاست پشتیگبان سالار بودند، که در دربار صاحب مقام و اعتبار تام بود[۹]. این مستحفظین پادشاه را حراست می‌کردند و جزء جلال موکب او محسوب می‌شدند. در زمان خسروان هم عنوان هزاربذ موجود بوده است[۱۰] و این عنوان مثل


  1. پاتکانیان، مجله آسیایی همان‌جا، ص ۱۱۵.
  2. ایضاً.
  3. کعبه زردشت، سطر ۲۹.
  4. akhvarbadh
  5. storban هوبشمان، دستور زبان ارمنی، ص ۹۳؛ کارنامگ، بخش ۳، پاره ۲.
  6. اونوالا، شاه خسرو و غلامش، لغت‌نامه، شماره ۱۸۹. متن کارنامگ که نوشیروان چاپ کرده (بمبئی ۱۸۹۶، ص ۳۱، پاره ۱۷۴) از یک دران‌دربذ dran-darbadh، رئیس جمیع درها، نام برده است. در متن پشوتن سنجانا از این عنوان فقط دو حرف اول ضبط شده است.
  7. بیلی، بولتن شرقی،۹، ص ۲۳۲.
  8. هوبشمان، ص ۲۵۵.
  9. در کارنامگ (بخش ۱۰، پاره ۷)، پشتیگبان سالار از جمله نزدیکان و خواص شاه است، و همراه با موبدان، ایران سپاهبذ، دبیران مهشت و اندرزبذ اسواران ذکر شده است.
  10. رک ص ۱۳۳ این کتاب. تاوادیا، «سورسخون»، پاره 14 b، ص ۶۷، راجع به جانسپاران بالاتر ص ۲۳۴ را ببینید.